زیتون
دریچه ای بسوی آگاهی 
قالب وبلاگ
نويسندگان

 

دانلود فايل ها با فرمتword

دانلود در ادامه مطلب..........


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 3 آبان 1391برچسب:مجموعه تست هاي كنكور, ] [ 17:10 ] [ عليرضا ]

 

 

دانلود در ادامه مطلب...........


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:درسنامه سوم ابتدايي,رياضي, ] [ 18:27 ] [ عليرضا ]

مسافت و جابجایی

 

مسافت و جابجایی دو کمیتی هستند که ممکن است در ظاهر شبیه هم باشند اما تعریف و مفهوم آن ها کاملاً متمایز است.

• مسافت یک کمیت نرده ای است و عبارتست از "  مسیر طی شده در طول حرکت یک جسم"

• جابجایی یک کمیت برداری است و عبارتست از " میزان دور شدن جسم از مکان اولیه اش"؛ یا به عبارتی کل تغییر مکان جسم.

اگر می خواهید مطمئن شوید که قادر به تشخیص این دو کمیت از هم هستید ، حرکتی را که در شکل زیر نشان داده شده در نظر بگیرید. یک معلم فیزیک 4 متر به سمت شرق، 2 متر به سمت جنوب، 4 متر به سمت غرب و نهایتاً 2 متر به سمت شمال حرکت می کند.

مسافت و جابجایی

گرچه کل مسافتی که معلم فیزیک طی کرده 12 متر است، اما مقدار جابجایی او صفر می باشد.

 این شخص در طول حرکتش "12 متر طی کرده است " (مسافت = 12 متر) .

در حالی که او در پایان مسیر به مکان اولیه اش بازگشته است – یعنی در این حرکت جابجایی صورت نگرفته است (جابجایی = صفر).

 از آن جا که جابجایی یک کمیت برداری است باید به جهت آن توجه شود. 4 متر بسمت شرق با 4 متر بسمت غرب از بین می رود؛ و 2 متر بسمت جنوب با 2 متر بسمت شمال از بین می رود.

 کمیت های برداری مانند جابجایی جهت دار هستند. کمیت های نرده ای مانند مسافت بدون جهت هستند.

 برای تعیین کل مسافتی که معلم فیزیک طی کرده، می توان جهت های مختلف حرکت او را نادیده گرفت.

 

اکنون مثال دیگری را در نظر بگیرید. شکل زیر مکان یک اسکی باز را در زمان های مختلف نشان می دهد. در هر یک از

زمان های نشان داده شده، اسکی باز برمی گردد و در خلاف جهت حرکت می کند. به عبارت دیگر او از A به B، سپس به C و نهایتاً به D می رود.

 

مسافت و جابجایی

 

پرسش:  با استفاده از شکل، تعیین کنید در سه بازه زمانی نامبرده اسکی باز چه مسافتی را طی کرده و جابجایی او چقدر بوده است.

پاسخ:

مسافت:

140+180+100=420

جابجایی:  140 متر به سمت جلو

180-140+100=140

 

 

برای آخرین مثال، داور فوتبالی را در نظربگیرید که در کنار زمین قدم می زند. شکل زیر مکان داور را در زمان های مختلف نشان می دهد. در نقاط مشخص شده داور برمی گردد و در خلاف جهت حرکت می کند. به عبارت دیگر او از A به B، سپس به C و نهایتاً به D می رود.

مسافت و جابجایی

 

پرسش:  داور چه مسافتی را طی کرده و جابجایی او چقدر بوده است؟

مسافت:

35+20+40=95

جابجایی: جابحایی او 55 یارد به سمت چپ

40- 20+ 35- =55-

 

برای تشخیص مسافت طی شده و جابجایی باید تعاریف این دو کمیت را یاد بگیرید، ضمناً باید بدانید که یک کمیت برداری مانند جابجایی جهت دار است و یک کمیت نرده ای مانند مسافت بدون جهت است. تغییر جهت حرکت برای کمیت جابجایی در نظر گرفته می شود زیرا حرکت در جهت مخالف، جابجایی قبلی را از بین می برد.

 

یافته های خود را امتحان کنید.

1- اگر نقطه شروع مسابقات دو، مدرسه باشد، شرکت کنندگان 1600 متر بدوند و در پایان به مدرسه بازگردند. مقدار جابجایی آنها چقدر بوده است؟

2- رانندگان مسابقات اتوموبیلرانی 500 مایل چه مسافتی را طی می کنند و جابجایی آن ها چقدر است؟

 

 .......................................................................................................

 

پاسخ :

1- جابجایی دوندگان صفر است زیرا آن ها در پایان مسیر به نقطه شروع باز می گردند. به عبارت دیگر آن ها جابجا نشده اند. در تمام حرکت های رفت و برگشتی جابجایی صفر است.

2- جابجایی همه اتوموبیل ها صفر است زیرا آن ها در پایان مسیر به نقطه شروع باز می گردند. در عین حال اتوموبیل هایی که به خط پایان می رسند، مسافت 500 مایل را طی کرده اند.

 منبع :سایت تبیان


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 1 شهريور 1391برچسب:مقاله, دانش آموزان,مسافت و جابجایی, ] [ 8:0 ] [ عليرضا ]

سلول چیست؟

 

سلول چیست؟

کوچکترین واحد حیاتی پیکره هر موجود زنده را سلول می گوییم.

می توان گفت چنانچه بدن موجودات را به یک ساختمان تشبیه کنیم سلول ها به تعبیری آجرهای تشکیل دهنده ی بنا هستند.

هر سلول از اجزای مختلفی تشکیل شده است که به طور عمده سیتو پلاسم، غشای سیتوپلاسمی و هسته هستند.

 

سیتوپلاسم چیست؟

سیتوپلاسم شبیه مایع غلیظی به نظر می رسد که حاوی مواد مختلف از جمله آنزیم هاست.

آنزیم ها از جنس پروتئین بوده و درون خود سلول ساخته می شوند و وظیفه ی آنها اداره کردن تغییرات شیمیایی داخل سلول است.

در واقع شبیه یک کاتالیزور عمل می کنند. یعنی انجام یک واکنش شیمیایی را تسریع می کنند، بدون اینکه خود در آن شرکت کنند و بنابراین مصرف نمی شوند؛ لذا می توانند بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند.

علاوه بر آنزیم ها در سیتوپلاسم تعدادی اجزای بسیار کوچک وجود دارند که در ساختن سیتوپلاسم نو، و همچنین تولید موادی که در خارج از سلول باید مصرف شوند و یا در تجزیه ی مواد برای تولید انرژی، نقش دارند.

ضمنا دانه های نشاسته یا قطرک های چربی که در واقع غذاهای ذخیره ای تلقی می شوند نیز ممکن است در سیتوپلاسم یافت شوند....

و در نهایت هسته ی سلول ها درون سیتوپلاسم جای دارد.

 

هسته چیست؟

هسته ی هر سلول در واقع نقش مدیریت تغییرات شیمیایی که درون سیتوپلاس رخ می دهد را بر عهده دارد.سلول چیست؟

هر سلول دارای یک هسته است که معمولاَ کروی بوده و همانطور که ذکر شد به وسیله ی سیتوپلاسم احاطه شده است.( قسمت صورتی رنگ)

از دیگر وظایف هسته کنترل تقسیم سلولی است. در واقع سلول بدون هسته قادر به تولید مثل نیست.

هر سلول برای تولید مثل می بایست به دو سلول دیگر تقسیم شود. و این تقسیم تنها مناطق رشد صورت می پذیرد.

از نمونه های مهم رشد می توان به دو سر استخوان ها و بشره پوست در جانوران و انتهای ریشه ها و جوانه ها در گیاهان اشاره کرد.

هر سلول تقسیم شده و دو سلول جدید پدید می آورد؛ دو سلول حاصل نیز ممکن است روند تقسیم را ادامه داده، سلول های جدیدی را پدید آورند...

اما معمولاَ یکی از دو سلول رشد می کند و به منظور انجام کار ویژه ای شکل و ساختارش تغییر می یابد.

به عبارت بهتر این سلول در حال رشد تخصصی می شود و با این اتفاق قابلیت تقسیم بیشتر را از دست می دهد.

هسته همچنین با توجه به مواد شیمیایی که درون خود دارد، تعیین می کند که سلول از چه نوعی است.

مثلا سلول خونی است یا مربوط به بافت کبد است.

 

غشای سیتوپلاسمایی چیست؟

این غشا لایه ی بسیار نازک و قابل انعطافی است که اطراف سلول را فرا می گیرد و علی رغم اینکه بسیار نازک است مانع خروج محتویات سلول و مخلوط شدن آنها با مواد اطراف می شود.

همچنین بر ورود  وخروج مواد به داخل و خارج سلول نظارت دارد.

سلول ها در شکل ها و اندازه های متفاوتی وجود دارند.

مثلاَ سلول های ماهیچه ای و سلول های عصبی که ممکن است بسیار دراز باشند، سلول های مژک دار، سلول های خونی و ...

 

سلول های ماهیچه ای

ویژگی این شکل از سلول ها در این است که می توانند طول خود را کاهش دهند، این اتفاق وقتی توسط تعدادی از سلول ها به طور هم زمان صورت می گیرد، لایه ی ماهیچه ای منقبض می شود...

 

 

سلول چیست؟

سلول های عصبی

این سلول ها برای هدایت پیام عصبی تخصص یافته اند.

هر عصب از اجتماع صدها رشته عصبی درست می شود

رشته های عصبی ممکن است خیلی بلند باشند. مانند رشته های عصبی که از پا تا نخاع ادامه دارند...

 

 

 

سلول های مژک دار

این سلول ها لایه ی داخلی بینی و نای را تشکیل می دهند.

زواید پلاسمایی سلول ها به نام مژک، با حرکت مداوم، مایع درون خود را به سمت خار جریان می دهند و بدین ترتیب میکروب ها و ذرات غبار را از شش ها دور می کند.

 

 

سلول چیست؟

گلبول سفید

نوعی از سلول های خون است که برای خوردن باکتری های زیان آور تخصص یافته است.

گلبول سفید می تواند با تغییر شکل دادن به بدن خود، حرکت کند. ضمنا قادر است از دیواره ی مویرگ ها بگذرد و وارد بافت های اطراف شود.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

روش های تقويت انشاي دانش آموزان ابتدایی

 

مقدمه : توصيف وضعيت موجود

در حيطه زبان آموزي, چهار ركن اصلي گوش دادن – صحبت كردن  خواندن و نوشتن امروزه در دنيا به عنوان يك قانون مسلم پذيرفته شده , در آموزش تمامي زبان هاي دنيا و برنامه هاي آموزشي مدنظر قرار مي گيرد.

در اين چهار قدم به ترتيب نوشتن جايگاه چهارم را به خود اختصاص داده , چرا كه سه امر گوش دادن و صحبت كردن و خواندن براي نوشتن مقدمه و پيش سازمان دهنده , و زمينه بوده و بالاترين سطح را به خود اختصاص داده است.

از آنجايي كه مقطع ابتدايي پايه اي براي مقاطع ديگر بوده , ما نيز چند سالي در اين مقطع تدريس كرده ايم. امروزه در امر زبان آموزي نگارش از اهميت بالايي برخوردار است , مخصوصاً در پايه سوم كه اولين پايه اي است كه به صورت مستقل انشا نوشته مي شود , چون در پايه دوم از جمله نويسي استفاده مي گردد , اين جملات اكثراً مرتبط با هم نيستند و هر يك به طور جداگانه نوشته مي شود و بيشتر نحوه و ساختار جمله , منظم كردن جملات در هم ريخته , كوتاه سازي , تركيب جملات ساده يا جمله سازي با كلمات ساده مد نظر است . براي دانش آموزان نوشتن جملات و متن به صورت مرتبط در پايه سوم با توالي مناسب مشكل مي باشد.

بيشتر آموزگاران نوشتن انشا در زمره تكاليف نگريسته و در پايان اين ساعت درس موضوعي را براي نوشتن انشا مطرح مي كنند و براي جلسه بعد منتظر نوشتن انشا از سوي دانش آموزان مي شوند. چون دانش آموزان خود قادر به نگارش نيستند لاجرم به اولياي خود متوسل شده از آنها حتي نه به عنوان كمك ؛ بلكه كسي كه بايد متن انشا را بصورت كامل براي آنها ديكته نمايند نگاه مي كنند كه اين امر براي ما نيز در دوره تحصيل بارها اتفاق افتاده و چه بسيار كودكاني كه براي نوشتن انشا توسط اوليا سرخورده و تنبيه شده اند , و صدمات جبران ناپذيري را تحمل نموده اند كه حاصل ايـن شيـوه نـگارش ها در بـررسـي هايي فعلي و بروندادهاي اين مدارس كه همان فارغ التحصيلان هستند كه با مدارك بالا قادر به نوشتن خواسته هاي خود در قالب جملات و بصورت مكتوب نيستند.

انشاهاي نوشته شده در منزل , چون توسط اوليا يا افرادي بوده كه از نظر سطح علمي بالاتر از دانش آموزان است , در سطح بالاي گروه سني وي بوده و حتي محتوا و كلمات نوشته شده براي دانش آموزان قابل تفهيم نيست. اين روند موجب نارضايي اوليا نيز مي گردد, اين نوع انشاها حتي در حين قرائت چندان مورد توجه دانش آموزان ديگر كلاس قرار نمي گيرد.

موضوعات ارائه شده براي انشا چندين سال است كه روش سنتي خود را طي نموده كه همان توصيفي نمودن يك پديده يا فصل و ... يا مناسبت هايي از سال چون نـوروز و تعطيلات و ... است. اين موضوعات بعضاً آن قدر كلي هستند كه در حيطه دانش آموزان مقطع ابتدايي نيست.

چگونگي اداره كـردن كـلاس ها بـا تـوجـه بـه كـم بـودن ظـرفيـت گوش دادن دانش آموز در مقطع ابتدايي بعد از دقايقي موجب سر و صدا و عدم تحمل شنيدن متن ها توسط كودكان مي گردد ,چون مطالب در خصوص موضوع واحد است و اكثر مطالب مشابه هست و هيچ جذابيت و تفنن تهيج خاصي نيست , بسيار خسته كننده و ملال آور مي شود , به طوري كه از طرف دانش آموزان فقط رفع تكليف تلقي مي گردد , به مثابه اي كه اگر در پايان اين زنگ در خصوص متن هاي خواندن شده دانش آموزان از خود آنها بپرسيم مطلبي قابل توجه و يا پيام قابل بيان براي ما و خودشان نداشته باشند, دانش آموزان نوشتن انشا را , پر كردن يك صفحه از دفتر خود از مطالب به هر نحو كه باشد مي دانند طوري كه دانش آموزي در روستاي اجيرلو داشتم در توصيف بهار , 14 سطر را پر كرده بود . در نوشته او من جز اين چند جمله مطلبي قابل فهم نديدم كه اين جملات را به كرات در فاصله هاي معين تكرار كرده بود (( فصل بهار خوب است , چون كه خوب است و راي اين كه زيبا است , چون كه خوب است و ... )) www.zibaweb.com

آموزگاري در مدرسه خود در هفته اول مهرماه موضوع انشا را در روي تخته سياه كلاس نوشت و توضيحات مختصري نيز در خصوص موضوع داده , تا براي جلسه آينده نوشته هاي خود را به كلاس ارائه دهند , در جلسه بعدي از روي دفتر نمره به طور اتفاقي چندين نفر در پاي تخته براي خواندن نوشته هاي خود حاضر شدند. تعدادي اصلاً ننوشته بودند و ادعا مي كردند كه يا اولياي آنها سواد ندارند كه براي آنها انشا بگويد ؛ بعضي نيز عدم همكاري اوليا را علت مطرح كردند و بعضي نيز جايي يا كسي را براي نوشتن اصلاً پيدا نكرده بودند ؛ اما چند نفر كه نوشته بودند , يا خط خودشان نبود كه بتوانند روان بخوانند و بعضي هم كه خواندند از كلمات سطح بالا و واژه هاي ناملموس براي اين پايه استفاده كرده بودند كه خودشان نيز معناي آن كلمات را نمي دانستند ؛ چند نفر نيز كه خودشان انشا را نوشته بودند يا جمله بندي ناقص  و مطالب نوشته شده از توالي منطقي برخوردار  نبود و نوشته ي آنها از 4 الي 5 سطر فراتر نمي رفت.

فضاي كلاس آن قدر شلوغ و بي روح بوده كه با تاكيدهاي او كسي حاضر به گوش دادن اين مطالب نبود. اين وضع كلاس با اين كيفيت و شرايط , وي را مجبور كرد كه در پي چاره جويي باشد تا اين مسئله را از ميان بردارد , با هم شب ها در منزل در اين خصوص و مطالب مشابه درسي بحث و بررسي مي كرديم , در دفتر آموزشگاه ها نيز مسايل مطرح مي شد هر كسي نيز يك نظري داشت كه در نوع خود به تصميمات و پيشنهادشان , كمك مي كرد. حتي در جلسه شوراي آموزگاران را به طور گذرا اين مطلب را مطرح كرديم چون به صورت موردي بود چندان مورد بحث و تبادل نظر قرار نگرفت.

ما در يك جمع بندي كه انجام داديم اين امر را به چندين علت بيان كردند كه مهمترين آنها عبارت بودند از

1- عدم توجه و دقت ه جمله بندي و جمله نويسي در پايه دوم ابتدايي.

2- بي سوادي يا كم بودن سطح آگاهي و تحصيلات اوليا دانش آموزان.

3- عدم مطالعه كتاب توسط دانش آموزان و عدم امكانات و كتابخانه با توجه به دور دست بودن منطقه .

4- عـدم اشتيـاق بچه ها به زبان فارسي با توجه مغاير بودن با زبان مادري دانش آموزان.

5- عـدم پيگيـري و دقـت نظـر معلـمان و راهنمايان و خود اوليا در انشاي دانش آموزان.

6- كليشه بودن موضوعات براي معلمان و روند اجرايي تكراري باعث عدم رغبت آن ها مي شود.          

گرد آوري اطلاعات ( شواهد يك )

            در يك تقسيم بندي كاري در مرحله اول , نحوه تدريس زنگ انشاي چند نفر از همكاران را جويا شدم كه آيا نگارش ها بايد در منزل يا در كلاس بايد صورت بگيرد , نظر اولياي دانش آموزان كه در مدرسه حاضر مي شدند پرس و جو كرده و يادداشت مي كرديم كه نظرات متفاوتي ايراد مي شد در يك نمونه آماري كه بدست آورديم معلوم شد كه اكثر انشاها در منزل نوشته مي شود كه اين روش با توجه به تحقيقات و نظر اكثر علماي تعليم و تربيت كاملاً منسوخ است و اكثر اوليا از اين امر ناراضي بودند و دانش آموزان نيز در كلاس تمايل به شنيدن نوشته هاي هم كلاسي خود نشان نمي دادند.

            براي اكثر معلمان نيز ساعت انشا كسل كننده و خسته كننده مي باشد , در يك نظر سنجي از بچه ها , آنها نيز بيان كردند كه نمي دانند چگونه انشا بنويسند , موضوعات براي آن ها قابل فهم نيست , مورد علاقه آنها نيست و با توجه به دو زبانه بودن در جمله بندي و پيدا كردن كلمات معادل با زبان مادري مشكل دارند.

            در نوشته هايي كه در خصوص نگارش و مخصوصاً نگارش خلاق , مقطع ابتدايي لازم بود جمع آوري كرديم كه در پايان به طور مختصر گوشه هايي از مطالب يادداشت مي گردد . در ساعت انشا مي توان با ايفاي نقش , قصه گويي و نمايش خلاق به عالي ترين اهداف زبان آموزي دست يافت كه نوشتن نيز يكي از اين اهداف است ايجاد برقراري ارتباط انساني و عاطفي , نظم بخشي به افكار گفتار پرورش قوه تفكر استدلال , استنتاج و به طور كلي رشد و شكوفايي خلاقيت و استعدادهاي زباني در دانش آموزان مي انجامد.

تجزيه و تحليل اطلاعات:

            پس از تجزيه و بررسي و تحقيق و مطالعه منابع موجود خلاصه يافته هاي حاصل از اين تجزيه و تحليل ( علل ناتواني دانش آموزان در نگارش انشا بدين شرح مي باشد)

1- عدم آشنايي دانش آموزان با طرز و چگونگي انشا كه دلايل آن در وضعيت موجود نوشته شد , كه در دوم ابتدايي آشنايي دانش آموزان فقط با جمله بندي بوده  است.

2- دانش آموزان نمي دانند كه در مورد چه بنويسند , كدام موضوعات و مطالب در نوشتن آنها كمك خواهد كرد.

3- انشا در سر كلاس نوشته نمي شود , محول كردن نگارش به محوطه خارج از كلاس كه لاجرم دانش آموزان از اولياي دانش آموزان استفاده نمايد.

4- عدم علاقه و رغبت معلمان و همچنين عدم آشنايي با قواعد موضوعات مناسب هر پايه مطابق با اصول روان شناسي , و توانايي ذهني , حدود سني 10  الي  11 سال.

5- تقويت نكردن مهارت گوش دادن دانش آموزان به انشاهاي خوانده شده در كلاس درس.

6- عـدم فضـاي آزاد , و فضـاي پـرسـش و پـاسـخ و نقـد و بـررسـي نوشته هاي دانش آموزان در كلاس .

7- مناسب نبودن موضوعات انتخاب شده با توجه به گروه سني و همچنين تكراري بودن موضوعات.

8- عدم مطالب كتاب هاي قصه و داستان پروري ذهن هاي دانش آموزان در مدرسه و بيرون از مدرسه.

9- معلمان معيارهاي مشخص در ارزشيابي انشا در دست ندارند.

چگونه انشا بنويسيد

            دانش آموزان پايه سوم ابتدايي براي اولين بار با درس انشا آشنا مي شوند , پس بايد تناسب , اندازه و كيفيت استفاده از لغات مطابق گنجينه لغات و ساير مسايل رعايت و مدنظر قرار گيرد و حتي چند جلسه آغاز سال با روند نگارش مخصوصاً با توجه به گروه سني شان آموزش داده شوند , حتي چندين مورد از انشاهاي سوم ابتدايي هاي سال قبل خوانده شود اين آموزش ها با توجه به توانايي و ذوق و سليقه هـر معلـم و ديـدگاه وي مي تـواند گوناگون باشد اما از نظر ما مي تواند بدين گونه باشد:

1- موضوعي براي انشا انتخاب مي شود بايد كاملاً واضح و محدود و توضيحات را در خصوص آن موضوع را ارائه داد.

2- چگونگي ربط دادن جملات و گسترش حوزه واژگان و افزايش كميت جمله ها آموزش داده شود.

3- تصاويري كه در اختيار دانش آموزان قرار دهيم و از آنها بخواهيم در مورد تصاوير چند سطري براي ما بنويسند.

4- جملات درهم ريخته را با اندازه هاي متفاوت در اختيار آنها قرار داد تا آنها كامل نمايند.

5- پاكيزه نويسي , رعايت اصول نگارش و علائم سجاوندي در پايه ابتدايي , چگونگي تنظيم ساختار انشا و پيش نويس و پاكنويس نيز مورد تاييد و پيگيري قرار گيرد.

6- با تعريف يك كارتون يا داستان مي توانند يك انشا خوب بنويسند , البته بهتر است اين كارتون نمايش داده شود يا داستان را خودشان بخوانند.

7- در مناطق دو زبانه بهتر است از ابتدا دانش آموزان علاوه بر زبان مادري از زبان فارسي كه زبان نوشتاري و معيار و ملاك ارزيابي ما مي باشد مدنظر همكاران بوده تا حوزه گنجينه ي لغات آنها افزايش يابد.

انواع انشا (پايه سوم)

1- انشاي توصيفي 2- خاطره نويسي3- داستان نويسي4- انشا شفاهي 5- نامه نگاري

نحوه ارزش يابي

در مقطع ابتـدايـي بخصوص در پايه سوم چون اولين سالي است كه انشا تدريس مي گردد ,معلم دلايل برتري انشاهاي دانش آموزان را براي آنان بيان كند و نقاط قوت آنها را در اين خصوص بيان نمايد. تا از اين طريق دانش آموزان ديگر اين نقاط را در نوشته هاي هفته هاي بعدي خود مورد توجه قرار گيرد. و اين نمونه برخي از معيارها و برتري انشاها را مي توان بدين عناوين بيان كرد:

1- جمله بندي صحيح

2- ربط داشتن جمله ها با توجه به موضوع

3- رعايت توالي زماني و مكاني و عدم تكراري بودن آن

4- رعايت جمله بندي و علائم سجاوندي , نوع جمله ها

5- طولاني نبودن داستان

راه هايي پيشنهادي براي نگارش انشا

با توجه به ديدگاه و مطالعاتي كه انجام شد چندين راه براي فعال شدن و علاقه نشان دادن دانش آموزاني كه در درس انشا پيشنهاد شد كه در وهله اول تصميم گرفتيم كه :

- نوشتن انشا حتماً در كلاس صورت بگيرد حتي اگر 3 الي 4 سطر هم نباشد. www.zibaweb.com

- بعد از نوشتن انشا معلم كليه انشاها را بررسي نمايد و با قيد تاريخ و امضا تا تغيير متن به حداقل برسد.

- اگر زماني بعد از نوشتن متن هاي انشا مي باشد , يكي يكي از دانش آموزان را مي خواهيم تا انشا خود را بخوانند.

- چون پرورش تخيل در كودكان خيلي عالي است بنابراين سعي شود به داستانهاي خيالي و فضايي علاقه فراوان دارند موضوعات انشا به صورت داستاني انتخاب ميشود.

- معلم مربوطه مي تواند به دانش آموزان داستاني (فيلم – كارتون و يا كتاب هاي داستان ) يا هر آنچه در ذهن اوست را انتخاب كرده و چند كلمه اي از آن را روي تخته سياه مي نويسد و از دانش آموزان مي خواهد دنباله داستان خود را به ميل خود ادامه دهند. كه اين امر در پرورش تخيل كودكان موثر مي باشد.

- شيوه داستان گويي مي تواند به چند شكل صورت بگيرد , به صورت نوشتاري يعني كلماتي را در روي تخته سياه كه همديگر را در حول محور موضوع مورد نظر , تداعي نمايد و خود دانش آموزان ادامه دهند, يا اين به صورت تصويري ( تصوير خواني ) تصويري كه حاوي يك موضوع و مفهوم باشد و دانش آموزان بتوانند از روي اين تصوير مطالبي را بنويسند يا به روش ديگري كه مي تواند در پرورش خلاقيت كودكاني موثر افتد , اين كه يك قسمت داستان در تخته سياه نوشته شود و در ادامه بچه ها خودشان با قوه و خلاقيت خود جملات و انشا را ادامه دهند. اين روش در مناسبت ها كاربرد بهتري دارد , مثلاً در ماه رمضان مي توانيم روي تخته سياه مطلب را اين گونه آغاز كنيم : (( در يكي از روزهاي ماه رمضان علي در مدرسه مي خواست آب بخورد و يك دفعه يادش افتاد كه ... .

- براي دانش آموزان قصه اي بخوانيم يا بعد از آنها بخواهيم دوست دارند به جاي كدام يك از شخصيت هاي قصه خوشش آمد خود را به جاي آن شخصيت قرار داده و براي ما قصه شنيده را خلاصه نويسي نمايد.

- تمامي موضوعات فصل ها را مي توانيم در قالب داستان و به زبان بسيار ساده و كودكانه شروع و ادامه دهيم.

- معلمان نيز بايد با روش داستان نويسي و ساخت داستان , طولاني نبودن انشا آشنا شوند , هدف داستان و توالي مطلب را بدانند.

چگونگي اجراي راه جديد

بعد از بيان چگونگي نگارش انشا و بيان نكات لازم نگارشي به شاگردان , چند نمونه انشا براي آنها خواندم , قرار شد كه در جلسه بعد همه دفترهاي انشا خود را به كلاس آورده  و در كلاس انشا بنويسند هـرچند در ابتدا بچه ها مخالفت            مي كردند ؛ اعتماد به نفس لازم را براي نگارش انشا را در كلاس نداشتند پس از مدتي بحث و بررسي متقاعد شدند , كه اين كار را خودشان انجام دهند تا در كلاس هاي بالاتر بتوانند از عهده اين كار بر آيند.

            براي بار اول در مورد يك داستان كه در هفته گذشته از كتاب داستان خوانده بودم روي تخته سياه يك جمله از آن را بدين مضمون نوشتم (( يك روز خرگوش كوچولو تصميم گرفت تنهايي به جنگل برود كمي كه از خانه ي خودش دور شد يك دفعه صداي بلندي را ... . )) از دانش آموزان خواستم هر كس بنا به علاقه و سليقه خود , ادامه اين جملات را بنويسند. بچه ها خيلي احساس نارضايتي مي كردند وقتي گفتم حتي اگر دو سطر هم بنويسند قبول است , براي من خيلي اهميت دارد قبول كردند و نمره خوبي خواهند گرفت , كم كم شروع به نوشتن كردند جلسه نگارش چون اولين بار طولاني شد , تمامي انشاها و ذكر تاريخ و امضا , قرار شد كه در جلسه بعد در كلاس خوانده شود, بعضي از انشاها خيلي خوب نوشته شده بود , قدرت تخيل , خلاقيت بعضي از بچه ها خيلي خوب بود , برخي ديگر از نظر جمله نويسي و اصول نوشتاري مشكل داشتند.

            پس از بررسي معلوم شد يكي از دلايل عمده نقص نوشتاري دو زبانه بودن دانش آموزان و عدم كاربرد دقيق كلمات و واژه ها در نگارش بود , حتي در جمله بندي نيز براي آنها دشوار مي نمود. بعضي ها انشاهاي خنده داري داشتند با خواندن انشاها به كلاس شادابي مي بخشيدند , رضايت دانش آموزان را از اين روش احساس مي كرديم. www.zibaweb.com

            براي بالا بردن ضريب دقت دانش آموزان و مطمئن بودن از توجه شاگردان مقرر شد كه پس از خواندن هر متن انشاي وي مورد نقد و بررسي قرار گيرد و يك نفر از بچه ها به صورت اتفاقي خلاصه انشاي وي براي كلاس بازگو نمايد هر چند شروع اين كار با سختي بود. چرا كه دانش آموزان ابتدا قادر به نوشتن نبودند از جلسه هاي آينده رغبت و علاقه دانش آموزان كاملاً مشهود بود. براي بررسي و مقايسه تفاوت روند و پيشرفت نگارش نمونه هايي از انشاهاي جلسات اول تا ششم را جمع آوري نموده كه دو نمونه از آن را به پيوست اين گزارش آورده ايم. اما نكته مهمتر از اين , آن بود كه اعتماد به نفس آنها به سطحي رسيده بود كه خودشان مي توانستند بدون كمك گرفتن و ديكته ديگران خود در مورد موضوع ارائه شده , ولو چند سطر نگارش نمايند.

گردآوري اطلاعات شواهد2

            با اين كه استقبال و علاقه و رغبت دانش آموزان به وضوح نشانگر موفقيت اين روش بود براي بالا بردن ضريب اطمينان , اطلاعات و شواهد ذيل را جمع آوري نموديم.

1- مقايسه انشاهاي جلسات اول با جلسات بعد , از نظر كميت و كيفيت يا خلاقيت تنوع و دستوري

2- نظر خواهي از اوليا در خصوص توانايي نوشتاري فرزندش

3- سكوت و توجه دقيق به انشاهاي خوانده شده دانش آموزان در كلاس و خلاصه گويي آنها.

تجديدنظر در روش هاي انجام گرفته

            پس از بحث و بررسي , نقد روش هاي انجام شده بدين نتيجه رسيديم كه دانش آموزان موضوعات داستاني , داستان هايي را مي توانند بهتر بنويسند كه خود قهرمان شوند مانند اين نمونه (( اگر من پادشاه تمام جهان بودم ... . )) با اين شيوه مي توان از منظر روان شناسي و روانكاوي نيز نگريست و به علايق و زمينه هاي رواني آنها پي برد , در جهت تنوع بخشي ساعت انشا مقرر شد از كارت تصويري نيز استفاده گردد, تصوير خواني و از تصاوير عنواني براي نوشته ها استفاده گردد به كيفيت ها بيشتر از كميت ها مورد توجه قرار گيرد و در خصوص موضوع فهرستي از واژه ها قبلاً تهيه كرده و در اختيار آنان قرار داد كه بر گنجينه ي لغات آنها افزود. با اين روش ها با پيگيري و تدوين برنامه هاي جديد , مهارت هاي گوش دادن و نوشتن تقويت خواهد شد.

نتايج www.zibaweb.com

با توجه به موارد ذكر شده مي توان به نتايج زير اشاره كرد با اجراي اين روش ها :

- دانش آموزان خود قادر به نوشتن انشا شدند هر چند در حد چند سطر

- اكثريت دانش آموزان به خاطر تخيلي بودن داستان ها علاقمند به نوشتن شده بودند.

- دانش آموزان اعتماد به نفس لازم را در نوشتن پيدا كرده بودند.

- با اين روش ها بهتر مي توانيم از زمينه هاي رواني و علايق آنها پي ببريم.

- دانش آموزان مستعد در نگارش شناسايي و هدايت مي شدند.

- مهارت هاي گـوش دادن و صحبت كـردن آنها در كنار مهارت نوشتن تقويت مي شود.

- با توجه به روند صعودي پيشرفت , در مقايسه انشاها – توالي مطالب , گنجينه لغات و تنوع مطلب بهتر مي شود.

- دانش آموزان با قرار دادن خود به جاي قهرمان علاقمند مي شوند و روحيه شادابي در اين رنگ دارند.

- چون خود را قهرمان داستان مي دانند در مواجه شدن با مشكلات خلاقانه تصميم مي گيرند و از مواجه با شكست هراس نداشته و آثار مطلوبي در زندگي آينده آنها خواهد داشت.

نتيجه گيري

نكته مهمي كه معلمان در زنگ انشا بايد مدنظر قرار بدهند , نوشتن انشا در سر كلاس و در حضور معلم است نه در منزل , اگر اين روند در مدارس پيگيري شود, دانش آموزان در پايه هاي بالاتر نوشته هاي قوي خواهند داشت و اين قدرت نوشتاري باعث پيشرفت تحصيلي نيز خواهد شد.

            شيوه داستان نويسي و داستان گويي از بهترين روش مي تواند باشد كه توام با علاقه و دقت دانش آموزان مناسب ترين شيوه بوده و قوه تخيل و گنجينه لغات آنها را بالا برد و در جهت پيشرفت تحصيلي نيز در بلند مدت موثر خواهد افتاد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 11:23 ] [ عليرضا ]

مدیریت رفتار با دانش آموز درکلاس درس ، معلم مهربان یا خشن؟!

اساس و بنیان مدیریت رفتار موثر، داشتن روابط مثبت با دانش آموزان است. ارتباط مثبت پیوند محکمی بین شما و دانش آموزانتان بر قرار می کندبدون این پیوند ، توان شما برای تحت تاثیر قرار دادن و هدایت کردن آنها ضعیف خواهد بود .
با رعایت نکات زیر می توانید روابط تان را با دانش آموزان تقویت کنید:
• وقتی دانش آموزان وارد کلاس می شوند با آنها احوالپرسی کنید.
• برای تک تک آنها اهمیت قائل باشید و به تک تک آنها توجه کنید.
• به نظر هایشان با دقت گوش بدهید.
• به آنها مسئولیت بدهید
.
• حتی موقعی که دارید رفتار نامناسبشان را تصحیح می کنید به شأن و شخصیت آنها احترام بگذارید.
• و دست آخر اینکه: «همانقدر که فکر میکنید سزاوارید دانش آموزان به شما احترام بگذارند به آنها احترام بگذارید»..
«موفقیت شما در شغل معلمی آنقدر که به روابط مثبت ، مهربانانه و اعتماد آمیز با دانش آموزان وابسته است به هیچ مهارت ، ایده ،ابزار یا دستور العملی بستگی ندارد». ( پروفسور اریک جنسن)
معلمان کارآمد:
معلمانی که می توانند به خوبی بر رفتار دانش آموزان مدیریت کنند همگی این خصوصیات را دارند:
• از مهارتها و ابزارهای گسترده ای استفاده می کنند.
• افکار واقع گرانه دارند .
• بر احساسات خود مسلطند .احساسات متعادل داشتن به معنی بی تفاوت بودن نیست. شور و شوق داشتن وبا انرژی و علاقه کار کردن از ضروریات معلمی است. اما نباید در ابراز آنها زیاده روی کنید.

زیاده روی در هر احساسی روی توانایی فرد در داشتن تفکر منطقی و معقول اثر می گذارد
تنبیه:
مهمترین نکته ای که باید یاد آور شد این است که تنبیه موجب تغییر رفتار نمی شود.
• تنبیه موثر شما فقط مدت زمان محدودی وقوع رفتار نامناسب را به تعویق میاندازد.
• شدت تنبیه نیست که انجام رفتار نامناسب را محدود می کند بلکه قطعیت آن است. یعنی دانش آموز مطمئن باشد که شما قطعا او را تنبیه می کنید.
• تنبیهات کلاسی در صورتی موثر خواهند بود که از ضعیف به شدید استفاده شوند. مثال
1. اخطار دادن به دانش آموز
2. تغییر دادن جای او
3. نگه داشتن او پس از پایان کلاس به مدت 5 دقیقه
4. اطلاع دادن به والدین
5. اخراج از کلاس
6. و دست آخر اینکه:«موقع تنبیه باید همیشه طوری عمل کنیدکه دانش آموز متوجه شود این کار شما در واقع انتخابی است که خود او کرده و نتیجه منطقی عمل خودش بوده است.))
پاداش:
مهمترین نکته ای که باید یادآور شد این است که پاداش موجب تغییر رفتار می شود.
• موثرترین شکل پاداش استفاده از بازخوردهای عاطفی مثبت است مثل لبخند زدن ، تشکر کردن ، آرزوی موفقیت کردن
• وقتی جایزه می دهید هرگز نباید آن را پس بگیرید اگر پس از دریافت جایزه رفتار نادرستی از دانش آموز سر زد باید از تنبیه مناسب آن رفتار استفاده کنید.
• پاداش باید عادلانه باشد.
جای دانش آموزان در کلاس:
• همیشه برنامه مشخصی برای تعیین کردن جای دانش آموزان در کلاس داشته باشید.
• وقتی دانش آموزان قبول کنند که طبق برنامه شما سر کلاس بنشینند درواقع پذیرفته اند که دستور کار کلاس را شما تعیین می کنید.
• دانش آموزان مشکل ساز را در همه کلاس پخش نکنید .
• اگر بخواهید دانش آموزان را به صورت گروهی دور هم بنشانید باید برای انها حد و مرز تعیین کنید و اجازه ندهید پا را فراتر از سطح معینی از رفتار اجتماعی بگذارند.
• هر چند وقت یک بار برنامه نشستن آنها را تغییر دهید.
• دقت کنید دانش آموزانی که قدرت تمرکز کمتری دارند نزدیک شما بنشینند و از جاهایی که موجب حواس پرتی آنها می شود مثل پنجره ها دور باشند.
جای معلم در کلاس:
جای شما در کلاس می تواند تاثیر زیادی در کارآیی شما داشته باشد.
• هنگام تدریس تمام مدت جلو کلاس نباشید. اگر مدام جلو کلاس بایستید سایر نقاط کلاس به منطقه تحت کنترل دانش آموزان تبدیل می شود
.
• در تمام کلاس حرکت کنید تا نظارت خود را بر تمام قسمتهای کلاس اعمال کنید.
• وقتی در جلو کلاس قرار می گیرید در یکی از گوشه های کلاس بایستید.
• وقتی می خواهید رفتار دانش آموزی را اصلاح کنید برای صحبت ابتدا به او نزدیک شوید هرگز سعی نکنید از دور این کار را بکنید.
• و دست آخر اینکه: «هرگز به حریم فردی دانش آموزان تجاوز نکنید اگر بیش از حد به آنها نزدیک شوید احتمال اینکه گفتگویی آرام در باره یک نکته انضباطی به برخوردی خشن و شدید تبدیل شود به طور چشمگیری افزایش پیدا می کند».
شروع و پایان خوبی داشته باشید:

نحوه شروع و تمام کردن درس بخش مهمی از مدیریت موثر رفتار را تشکیل می دهد زیرا با این کار جو و فضای درس همان روز و روز بعد رااز قبل مشحص می کنید.
• وقتی وارد کلاس می شوید با لبخند به دانش آموزان سلام کنید فعالیتهای آن روز کلاستان را از قبل لیست کنید تا در زمانهای مناسب دانش آموزان بتوانند آن را انجام دهند. با این کار یک فضای مثبت اجتماعی و کاری ایجاد می کنید.
• در آخر درس چنانچه کلاس مطلوبی داشته اید به دانش آموزان بگویید از هم صحبتی و درس دادن به آنها لذت برده اید به فعالیتهای موفقیت آمیز آن روز تاکید کنید و به مواردی که پیشرفت خوبی نداشته اند نپردازید
• و دست آخر اینکه:«وقتی دانش آموزان از کلاس بیرون می روند به هر کدام جمله مثبتی بگویید حتی یک لبخند ، و خدا حافظ هم بی تاثیر نیست».
فضایی از رفتار خوب و پسندیده ایجاد کنید:
• رفتار مودبانه هزینه ای ندارد اما مانند چسب اجتماعی خوبی است که روز به روز افراد بیشتری را به هم پیوند می دهد .
• با رفتار خودتان همان رفتار اجتماعی مناسبی را که از دانش آموزان توقع دارید به نمایش بگذارید .
• با ملایمت رفتار دانش آموزانی که ادب را فراموش می کنند تصحیح کنید .
• و دست آخر اینکه : «اگر مجبورید صحبتتان را با دانش آموزی قطع کنید تا رفتار نامناسب دانش آموز دیگری را تصحیح کنید حتما از او عذر خواهی کنید».
سرمایه گذاری کنید تا سود ببرید:
یکی از اصول اولیه روابط انسانی می گوید :همان چیزی را که می خواهید بگیرید بهتر است اول آن را بدهید.
• اگر به آنها احترام بگذارید به احتمال زیاد به شما احترام خواهند گذاشت.
• اگر تصمیم بگیرید با رفتاری آرام و منطقی نسبت به رفتار آنها عکس العمل نشان بدهید احتمال اینکه با آانها رو در رو بشوید ضعیف است.
• اگر بپذیریم که دانش آموزان انسان هستند ونه (ماشینهای یادگیری) احتمال اینکه روابط کاری بهتری با آنها برقرار کنید بیشتر می شود.
• اگر رویکردی قاطع و در عین حال عادلانه در مورد انضباط داشته باشید احتمال اینکه دانش آموزان مطابق انتظارات شما رفتار کنند بسیار بیشتر می شود.
• و دست آخر اینکه : اگر وقتی حضور و غیاب میکنید با لبخند و یک صبح بخیر دوستانه ورود دانش آموزان را به کلاس خوش آمد بگویید احتمال اینکه به جای غرغر های معمول پاسخ دوستانه ای بشنوید بسیار بیشتر می شود.
اصول مدیریت رفتار با دانش آموز
1. برای بروز رفتارهای خوب برنامه ریزی کنید
برنامه ریزی برای ایجاد زمینه هایی که دانش آموزان بتوانند رفتارهای خوب از خود نشان بدهند دو عامل مهم پیشگیری و کاهش رفتار نامناسب را در حالت تعادل نگه می دارد.

به جای اینکه روی اشتباه دانش آموز تمرکز کنید اورا به سوی انتخاب رفتار مطلوب هدایت کنید.

2. رفتار و رفتار کننده را از هم جدا کنید
هنگام روبرو شدن با رفتار نامناسب همیشه باید این نکته را برای دانش آموز روشن کنید که انتقاد شما متوجه خود رفتار است و نه کسی که رفتار از او سر زده است.به یاد داشته باشیم اشتباهی که دانش آموز می کند با شخصیت او یکی نیست و اگر به او بر چسب
دانش آموز بد بزنیم اغلب باعث میشود که او از خودش تصویر ذهنی ضعیفی بسازد
3. از زبان انتخاب استفاده کنید .
بر اساس اصولی عادلانه به دانش آموزان اجازه بدهید از بین رفتارهایشان انتخاب کنند.به آنها کمک کنید تا انتخاب مناسبی داشته باشند
بگذارید آنها نتیجه رفتاری را که انتخاب کرده اند ببینند(پاداش ویا تنبیه )
.استفاده از جمله هایی که به دانش آموزان کمک کند تا بین رفتارهایشان انتخاب کنند ممکن است در ابتدا به نظرتان عجیب و نامناسب برسد اما باید مدام آنها را به کار ببرید تا در اثر تکرار این عبارت ها جزیی از گفتارتان شود و به طور طبیعی آنها را به کار ببرید.
به تفاوت چشمگیر بین این دو جمله توجه کنید:
رضا اگه بخوای همین طور حرف بزنی باید بری تنها گوشه کلاس بشینی.
رضا اگه تصمیم بگیری وقتی که من درس می دهم همین طور حرف بزنی یعنی تصمیم گرفته ای بروی تنها گوشه کلاس بشینی حالا از تو می خواهم درست تصمیم بگیری. متشکرم.
معنی جمله اول این است :اگه کاری را که من می گویم نکنی مجبورت می کنم .این جمله یک تهدید مستقیم است. اما معنی جمله دوم این است که خودت مسئول اعمالت هستی و از تو می خواهم رفتار درست را انتخاب کنی
4. فضایی سرشار از اعتماد و حمایت ایجاد کنید.
اعتماد پایه واساس کلیه روابطی است که در آن حمایت متقابل وجود دارد.

برای رسیدن به این هدف از شیوه های بسیاری می توانید استفاده کنید مثلا:
• در موردمیزان صمیمیت با آنها حد و مرز های روشنی را مشخص کنید و همیشه به آنها پایبند باشید.
• در نحوه بر خورد و میزان انتظارات خود از دانش آموزان ثبات قدم داشته باشید.
• به تعهدات خودتان نسبت به آنها عمل کنید از تک تک آنها در کلاس حمایت کنید در یادگیری به آنها کمک کنیدو.....
• به تک تک آنها توجه کنید.
5 . الگوی همان رفتاری باشید که از دانش آموز انتظار دارید
دانش آموزان در حال کسب آن مجموعه از مهارت های اجتماعی هستند که به کمک آنها بتوانند انتخابهای رفتاری درستی داشته باشند به همین خاطر نیاز دارند که از رفتار شما الگو بگیرند. نیازی نیست که شما یک الگوی عالی رفتاری باشید و هیچ اشتباهی نکنید. .یک انسان معمولی که خطا می کند و به خاطر آنها عذر خواهی می کند الگوی بسیار خوبی است.
6 .مسائل مهم را پی گیری کنید
مشخص کردن مسائل مهم باعث می شود تا از تیز بینی بیمارگونه دور باشید ونخواهید اشتباهات دانش آموزان را زیر ذره بین بگذارید وبا آنها برخورد کنید زیرا در این صورت به سرعت خسته می شوید و فضایی بسیار پر تنش را در کلاس درس حاکم می کنید
7. دوباره ارتباط برقرار کنید و رابطه را تصحیح کنید
فقط در صورتی می توانید روی رفتار دانش آموزان تاثیر مثبت بگذارید که با آنها ارتباط داشته باشید. وقتی به دلیل انتخاب نامناسب رفتار دانش آموز ضروری است او را تنبیه کنید نوعی احساس تنفر از شما در او به وجود می آید و رابطه شما را دچار تنش میکند. باید مراقب باشید تا در اولین فرصت ممکن بعد از تصحیح رفتار دانش آموز دوباره با او رابطه مثبت بر قرار کنید .
به یاد داشته باشید که : «با این کار مستقیما رفتار خوب را به دانش آموز نشان میدهید».
برنامه انضباطی ده مرحله ای
مرحله اول:وقتی دانش آموزان کار خوبی می کنند آنها را تشویق کنید.
مرحله دوم :از الگو سازی مثبت استفاده کنید.
مرحله سوم :از روش نزدیک شدن به دانش اموز استفاده کنید مثلا:متوجه می شوید یکی از دانش آموزان به کلاس بی توجه است بنابراین در کلاس قدم می زنید و به تدریج به او نزدیک می شوید و در حالی که به سراغ او می روید از دانش آموزانی
مشغول کار کلاسی هستند تعریف میکنید . این کار شما باعث میشود آن دانش آموز به کار کلاسی برگردد.به محض اینکه این کار را کرد به او توجه کرده و از او تعریف کنید.
مرحله چهارم : برای تصحیح رفتار دانش آموزان از آنها سوال کنید.
مرحله پنجم : توصیه های خود را به صورت خصوصی بگویید.
مرحله ششم : اول گفته دانش آموز را تایید کنید بعد اورا به مسیر درست هدایت کنید .
مرحله هفتم : به روشنی قوانین کلاس را به دانش آموزان یاد آوری کنید. در یادآوری این قوانین از عبارت قوانین ما استفاده کنید.
مرحله هشتم : انتخاب روشنی پیش پای دانش آموز بگذارید.
مرحله نهم : طبق توافق نسبت به رفتار نا شایست دانش آموز واکنش نشان بدهید .
مرحله دهم : از شیوه های اخراج از کلاس استفاده کنید.

ملاحظات مربوط به اخراج دانش آموز از کلاس
• مسلما اخراج از کلاس جدی ترین عملی است که بر اساس شرایط کلاس انجام می دهید باید این کار را با احتیاط انجام داد در غیر این صورت تاثیر چندانی نخواهد داشت. تنها موقعیتی که از شیوه های دیگر استفاده نمی شود و مستقیما شیوه اخراج اجرا می شود وقتی است که رفتار یک دانش آموز سلامت همکلاسی هایش را به خطر می اندازد در چنین موردی استفاده از این روش هرگز نشانه ضعف شما نیست بلکه جزئی از برنامه انضباطی شما می باشد.و باید همیشه نکاتی را در این مورد در نظر گرفت.بهترین کار این است که از طریق بحث و گفتگو با تمام معلمان و مسئولین مدرسه به پرسشهای زیر پاسخ داد و روشهای مورد توافق را به کار گرفت.
• چه نوع رفتارهایی اخراج دانش آموز را از کلاس ضروری می کند .آنها را لیست کنید؟
• به هنگام اخراج از چه نوع جمله های باید استفاده کرد؟
• چطور باید دانش آموز را از کلاس بیرون کرد؟
• و دست آخر اینکه : «اگر دانش آموز از کلاس بیرون نرفت چه باید کرد و از چه کسی میتوان کمک گرفت»؟
• دانش آموز پس از اخراج باید کجا برود؟
• نقش کسی که او را پس از اخراج تحویل می گیرد چیست؟
• چه نکاتی باید در پرونده دانش آموز درج شود؟
• به چه کسی باید اخراج دانش آموز را اطلاع داد؟
• و دست آخر اینکه :« اگر مجبور شوید دانش آموزی را مرتب از کلاس بیرون کنید چه باید کرد»؟
اخراج از کلاس اولین پیامد بد رفتاری دانش آموز است. بنابر این نقش معلم پس از اخراج دانش آموز به عنوان کسی که مجری این کار بوده است بسیار حیاتی است.پس از اخراج باید در اولین فرصت با دانش آموز حرف بزنید و
• در مورد اینکه اگر این رفتار بار دیگر تکرار شد چه تصمیم بهتری می شود گرفت با هم صحبت کنید.
• به او نشان بدهید که از او هیچ دلخوری ندارید و جلسه بعد همه چیز مثل روز اول خواهد بود.
• برای جبران کلاسی که از دست داده بر نامه ریزی کنید
.
• هر رفتار بهتری که او می تواند در چنین مواقعی داشته باشد به او یاد بدهید .
• ارتباط عادی را با او از سر بگیرید و اگر دلخوری یا ناراحتی پیش آمده آن را رفع کنید .
این نکته نیز بسیار مهم است که اخراج دانش آموز را به والدین او ناظم و مدیر مدرسه هم اطلاع دهید .
مجهز کردن جعبه ابزارمدیریت رفتار دانش آموزان مانند جعبه ابزار است به این معنا که همیشه به یاد داشته باشید برای اداره کلاس در هر موردی همیشه یک راه حل یا یک شیوه ثابت وجود ندارد.این جمله را با خودتان تکرار کنید :وقتی یک روش جواب نمی دهد آن را کنار بگذار و از روش دیگری استفاده کن مثل استفاده از جعبه ابزار.معلمان کارآمد قبل از دست بردن در جعبه ابزارشان ابتدا ویژگی ها و شرایط کلاس را می سنجند و بر اساس آن مناسبترین مهارت یا شیوه عمل را انتخاب می کنند .که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
• به هنگام توصیه به دانش آموزان به جای (لطفا) در اول جمله از واژه (ممنونم )در پایان جمله استفاده کنید.مثال:
رضا (مکث )خودکارت را روی میز بذار وبه من نگاه کن .ممنونم..
وقتی در آخر جمله از واژه (متشکرم ) استفاده می کنید در واقع می گویید ( آنقدر مطمئنم در خواستم را انجام می دهی که از قبل ،از تو تشکر می کنم.)
• پس از اینکه دستور شفاهی قاطع خود را که با (ممنونم ) تمام شده صادر کردید لازم است دیگر گفتگوی انضباطی را ادامه ندهید و در عوض کارهای زیر را انجام دهید : دیگر به دانش آموز نگاه نکنید ، از او دور شوید وبه سایر دانش آموزان بپر دازید، به سراغ دانش آموزانی بروید که کارشان را خوب انجام می دهند و وقت تان را صرف آنها کنید.
• این روش شما که جزء ابزارهای جعبه ابزار مدیریت شماست به معنی نادیده گرفتن رفتار نامناسب نیست بلکه به این معنی است که تصمیم می گیرید:
1- کدام رفتارهای دانش آاموزان را می شود نادیده گرفت و برای چه مدت ؟
2- در چه مواقعی باید آنها را نادیده گرفت؟ (اغلب وقتی همه کلاس متوجه این موضوع می شوند مناسب است.)
• گاهی اوقات وقتی مدام از دانش آموزان بدرفتاری می بینیم وسوسه می شویم عصبانیت و سر خوردگی خود را با سخنرانی کردن خالی کنیم اما باید جلوی این نوع وسوسه ها را بگیریم و خیلی مختصر و مفید حرفمان را بزنیم زیرا دستورهای کوتاه وصریح باعث می شود که دانش آموزان روی موضوع اصلی تمرکز کنند و مشکل را به راحتی تشخیص دهند و بتوانند مشکل را حل کنند. www.zibaweb.com
• با بد رفتاری دانش آموزان مانند اشتباهی که به راحتی قابل اصلاح است برخورد کنید .راه موثر و مسالمت آمیزی که برای این کار وجود دارد این است که به آنها توضیحی کوتاه در باره مشکل بدهید بدون اینکه کسی را مقصر بدانید و سر زنش کنید.
• در صحبت با دانش آموزان به جای فعلهای منفی از فعل های مثبت استفاده کنید.همیشه به جای اینکه به دانش آموز بگویید چه کاری را نکند به او بگویید چه کاری را بکند. (مثال ) احتمال موثر بودن جمله ( رضا از تو می خواهم بگیری بشینی. متشکرم. )به مراتب بیشتر از جمله ( رضا لطفا توی کلاس راه نرو..)
• از دادن اخطارهای مکرر خودداری کنید زیرا با این کار دانش آموزان را تشویق می کنید که پا را از حد خود فراتر بگذارند. مسلما این نوع اخطارها کار ساز نیست: (رضا ! این سومین اخطار نهاییه که دارم به تو می دهم! )
• اگر خطر اینکه دانش آموز با رفتار نامناسبش به خودش یا دیگران صدمه ای وارد کند وجود ندارد اصراری به دنبال کردن فوری توصیه تان نداشته باشید. اگر به دانش آموز فرصت کوتاهی برای این کار بدهید احتمال اینکه بین شما واو بر خوردی پیش بیاید را کاهش می دهید و در عین حال به او اجازه می دهید که در حضور هم کلاسیهایش وجهه خود را حفظ کند.
• وقتی دانش آموزی می گوید :مگه زوره ! یا ( نمی تونی به من زور بگی ! ) بسیاری از معلمان احساس ناتوانی می کنند و تسلیم ندای درونشان می شوند که می گوید : من نمی تونم؟ حالا نشونت می دهم . مسلما پاسخ دادن به این ندای درونی هیچ سودی ندارد و فقط باعث درگیری و برخورد بین معلم و دانش آموز لجوج می شود .واقعیت این است که شما نمی توانید دانش آموزان را وادار به انجام کاری کنید. اما از این واقعیت می توانیم به نفع خودمان استفاده کنیم . به این ترتیب که :«ابتدا گفته آنها را تایید کنیم و بعد بگوییم که انتظار داریم رفتار درستی را که ما توصیه می کنیم انتخاب کنند».
• بعضی دانش آموزان خیلی زود می فهمند که می توان با رفتارهای نامناسب توجه کامل شما را به خودشان جلب کنند. برخی دیگر اگر پس از صحبت در باره رفتار نامناسبشان همچنان آنها را زیر ذره بین بگذارید احساس می کنند مورد تهدید قرار گرفته اند. در هر صورت موثر ترین شیوه این است که توجه تان را هر چه سریع تر از رفتار نامطلوب دانش آموز به چیز دیگری معطوف کنید.
• برای اینکه دانش آموز بتواند رفتارش را متوقف کند و در باره رفتار دیگری فکر و سپس عمل کند به زمان نیاز دارد . اگر برای انجام این فرایند به او فرصت لازم را بدهید احتمال اینکه به توصیه تان عمل کند و رفتار مطلوب را انتخاب کند افزایش
می دهید.

• یکی از عوامل موثر در مدیریت رفتار استفاده از سوالاتی است که بتواند توجه دانش آموز را جلب کند. این پرسشها باعث
می شود که دانش آموز بدون آنکه احساس گناه کند مسئو لیت رفتارش را به عهده بگیرد. به ندرت پیش می آید که دانش آموز به (( چرا ))های شما جواب های با ارزشی بدهند. بهتر است توجه دانش آموزان را با ((چه))پرسیدن به درس برگردانید. مثال: معلم : رضا !می بینم از سر جات بلند شدی . داری چه کار می کنی؟ رضا : هیچی. معلم : الان باید چه کار کنی ؟ رضا: نمی دونم . معلم : باید تمرین شماره دو کتاب را حل کنی تصمیم بگیر ، این تمرین را حل کنی . ممنونم
.
خلاصه مطلب
 داشتن رفتار مناسب را مهمترین وظیفه خود بدانید و آن را در راس امور قرار دهید .
 برای دانش آموزان فعالیتهای روز مره روشن تعیین کنید و از این عمل برای مدیریت بهتر کلاس درس استفاده  کنید.
 به دانش آموزان به طور فعال مسئو لیت هایشان را آموزش دهید.
 حتی وقتی رفتار دانش آموزی مناسب نیست رفتارتان طوری باشد که حقوق اساسی خودتان و او را حفظ کنید.
 به دانش آموز مرتبا باز خورد رفتار مناسبش را بدهید. برای این کار رفتار او را با استفاده از واژه های مثبت توصیف کنید.
 به دانش آموزان یاد بدهید که به دستورها و توصیه هایتان توجه کنند.
 آگاهانه از حرکات و اشاره هایی استفاده کنید که اقتدار و اعتماد به نفس شما را نشان می دهد.
 از روشهای مسالمت آمیز استفاده کنید.
 انتخاب های رفتاری روشنی در اختیار آنها قرار دهید تا برای تسلط روی رفتارشان تشویق شوند.
 از تمر کز بیش از حد روی رفتارهای نامناسبی که از دانش آموزان سر می زند خود داری کنید.
 از عزت نفس دانش آموزان حمایت و محافظت کنید.
 رفتار نامناسب را از رفتار کننده جدا کنید .
 به دانش آموزان فرصت بدهید تا بر رفتارشان مسلط شوند و بتوانند به توصیه های شما پاسخ مناسب بدهند.
 با قاطعیت موضوعات مهم را پیگیری کنید ولی نه با بی رحمی .
 مدام روابط کاری تان را با دانش آموزان هر چه بیشتر مستحکم کنید.
موقع عصبانیت قضاوت نکنید . قبل از آرام کردن دیگران خودتان را آرام کنید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 11:21 ] [ عليرضا ]

یک تجربه  ؛ پیشداوریها و قضاوتهای دانش آموزان از معلم بر اساس حسادت خاص در محیط خانواده

حمید رضا ترکمندی

      معمولا" والدینی که دارای فرزند (دانش آموز) هستند  حتما" یکبار با چنین مشکلی روبرو شده اند و گاهی  قضاوت یا اطلاعات  فرزندشان در مورد دیگر دانش آموزان یا  روش  کاری  معلمان آنها ، به حدی والدین را تحت تاثیر قرار داده که ممکن است ، عصبانیت یا قضاوت  والدین بر اساس نظر فرزندشان ، مشکلاتی را درست کند .یعنی ممکن است بر اثر تحریک ،احساسات یا جبهه گیری فرزند خود ، تمام قضاوت وی را قبول نمایند و آن را به دیگران نسبت دهند در حالیکه  اشتباه به دانش آموز بر می گردد نه به اولیای مدرسه !

 

      به عنوان مثال اگر با ورود فرزند شما از مدرسه به محیط منزل قبل از در آوردن  کفش خود با صدای  بلند ، شروع به  گریه نماید ، شما  شکه خواهید شد و دلتان خواهد سوخت ، که ممکن است کسی وی را تنبیه کرده و یا مورد حمله افرادی در کوچه قرار گرفته است ! و سپس با همان حالت احساسی خود به شما بگوید : من دیگر این معلم را تحمل نمی کنم او مرا دوست ندارد  او دانش آموز فلان را بیشتر از همه دوست دارد ، نمره من را کمتر داده و نمره آن یکی را بیشتر  ، او بین ما تبعیض قایل است و احتمالا" با من  دشمنی و خصومت دارد  او حق من را زیر پا می گذارد ! ( و این دشمنی خیالی را به مراجعه مادر به مدرسه و معلم در روز فلان  نسبت دهد !)

 

        معلمان با تجربه و با سابقه خدمت بالا می دانند که ممکن است اگر در مدارس ابتدایی  و حتی راهنمایی پسرانه یا دخترانه ،هر روز کنار یک میز مشخص بایستند و یا هر روز  کتاب درسی یک دانش آموز را برای لحظاتی نگاه کند ، یا هر هفته یک دانش آموزان معین را به عنوان نماینده کلاس ( برای امور ساده ای مانند آوردن ماژیک از دفتر )برای برخی امور به دفتر مدرسه اعزام کند ، ممکن است این اقدام وی را دال بر دوست داشتن آن دانش آموز ، در نظر بگیرند و یا اینکه دیگر محصلان و دیگر ردیف های میز و نیمکت را دوست ندارد !پس خود را فراموش شده تصور کرده و شروع به خصومت با همکلاسی ها بنمایند ..... تجربه و خاطره واقعی زیر  را بخوانید :

 

          در یک  مدرسه راهنمایی دخترانه  تمام دانش آموزان کلاس به طرز عجیبی با هم رقابت  تنگاتنگ و  صدمی داشته  و والدین آنها نیز حتی از  صدم های  نمرات به طور کامل ، آگاه بودندو روز به روز  نمرات را دنبال می کردند ، همین باعث  شده بود تا  حساسیت  بیش از اندازه دانش آموزان به نمره ، به   رقابت ناسالم  و تلاش برای  پشت سر گذاشتن دیگران ،  استرس ، اضطراب ، حالتهای  رنجیدگی و غیره تبدیل بشود و اگر کسی  در یک درس  پیشرفتی داشت و نمره بهتری  کسب می کرد مورد خشم ، شیطنت و شاید آزار غیر مستقیم دیگر دانش آموزان  قرار می گرفت ...

 

        یکی از والدین  چند هفته ای از این  زود رنجی ، حساسیت ، قضاوتهای سریع و نپخت  فرزندش به ستوه آمده و از من در این مورد کمک خواست . و عنوان کرد که سایر  دانش آموزان حتی  شروع  به اعتراض  به معلمان  با بهانه ها مختلف  کرده اند و می گویند : معلم فلان درس توجه بیشتری به فلان دانش آموز دارد و حق ما را به درستی ادا نمی کند !  معلم فلان درس بین دانش آموزان تبعیض و تفاوت قایل است ! معلم ، فلان دانش آموز را بیشتر از همه  تشویق لفظی می کند !  و یا دانش آموزان شروع کرده بودند به نوشتن اعتراضات  انفرادی و دسته جمعی و انداختن آن در صندوق انتقادات مدرسه  و گلایه به مدیر و مربی پرورشی و  شکوائیه به والدین شان در منزل !  

 

         اما هر معلم با سابقه ای می داند که هیچیک از دانش آموزان برای معلم ، عزیز تر از دیگری نیست و مانند فرزندان خود بدانها  نگاه می کند و اگر  تشویقی صورت می گیرد بر اساس تلاش و فعالیت  دانش آموز است نه چیز دیگر .  ادامه این روند  به روحیه معلمان و کارایی آنان  لطمه وارد می ساخت و ممکن بود دامنه این اعتراضات بیشتر شده و عواقب بدتری داشته باشد  و از سویی دیگر شاید  توجه به دانش آموزان  زرنگ و نخبه هم کمتر میشد و آنها چوب حسادت بی دلیل دیگر دانش آموزان را خورده و دچار افت تحصیلی شوند!www.zibaweb.com

 

      به فکر چاره افتادیم ، و اقدامات ساده ای در این رابطه را مطالعه بفرمایید :

 

        چند تن از والدین کارشناس ، فرهنگی و با تجربه در قالب انجمن کلاسی  بحث را مطرح و همگی متفق بودند که ضرر این حساسیتها بیشتر از فایده آن است  و باید ریشه آن را پیدا کرد و در حالتی مانند  اتاق فکر ، به بررسی زوایا پرداخته و علل را مشخص کردیم که به نظر من مهمترین علت ، حسادت دانش آموزان با توجه به وضعیت سنی مخصوص و فشار و حساسیت بیش از حد والدین و بویژه برخی از  مادران به نمره 20 فرزندشان بود نه چیز دیگر ..

به همین منظور قرار شد در این رابطه اقداماتی را به معلم یا مدیر پیشنهاد دهیم و آنها را در اجرا یا عدم اجرا آزاد بگذاریم و تصمیم گیری نهایی با خودشان ( که دخالت در امور مدرسه تلقی نگردد!)

 

          احادیثی  در مورد  مذمت  ، غیبت کردن ، حسادت ، و حدیث هایی در مورد فواید خوشنودی از موفقیت و پیشرفتهای دیگران و نقش آن در پیشرفت ما ، از کتب معتبر یافتم  و علاوه بر آن  یک روش  عملی  پیامبر ص را در این مورد نوشته و  مختصری در مورد طرح و علل آن را به یکی از معلمان فعال مدرسه دادیم تا  ضمن وانمود کردن به اینکه از جریان مطلع نیست در یک جلسه  چند دقیقه ای در این رابطه برای دانش آموزان در کلاس  سخن بگوید و  ضمن  مباحثه و نظر خواهی از آنان شیوه های مورد نیاز را اعمال نماید . ایشان ضمن ایجاد سئوال برای دانش آموزان با زبان ساده ، مذمت و تبعات منفی  حسادت و غیبت و غیره را  توضیح داده  و اینکه به جای آن  ضمن خرسندی  از پیشرفتهای دیگران ، خود نیز برای رسیدن به آن رتبه ها  ، تلاش نمایند .

 

          این دبیر مدرسه ، سپس از خاطرات خود و نیز خاطرات سایر دانش آموزان برای رسیدن به اهداف ، بهره جسته بود . مدیر مدرسه هم  احادیث را به صورت درشت چاپ و در تابلو اعلانات مدرسه نصب  کرده و صحبتهایی در این راستا با زبان ساده  برای کل دانش اموزان داشته و اقدامات مشابه دیگری را در این راستا ( مانند برگزاری مسابقه انشا برای کل کلاس ها با موضوع  : پیشرفتهای درسی سایر دانش آموزان چه تاثیری بر شما خواهد داشت ؟ و اهدای جوایز بدانها) انجام داده بود .

 

        در جلسه عمومی انجمن اولیا و مربیان نیز یکی از کارشناسان مطلع به مدت 15 دقیقه در مورد  اثرات سوء غیبت و حسادت بر جسم و روان دانش آموزان  سخنرانی  جمع و جور و مفیدی ارائه داد  که به دلیل اینکه  به موضوع  سلامت و بهداشت روان دانش آموزان ربط داشت و والدین به این موضوعات بسیار علاقمند هستند ، مورد توجه و توافق  پدران و مادران دانش آموزان مدرسه قرار گرفت ...

 

       توسط مدیر آموزشگاه به  امام جماعت که شیفت ظهر نماز جماعت را در مدرسه برگزار و وسط  دو نماز  سخنان و احادیثی را از معصومین ذکر می کرد ، توصیه شده بود یک روز را به مشکل غیبت ، بدگویی و حسادت اختصاص دهد ، که نحوه بیان آن از زاویه دیگر ،برای دانش آموزان جالب و جدید بود.

 

          تقریبا" بعد از 3 هفته از اجرای این فعالیت ها ، اثری از اعتراضات کتبی ، درگیری ، گلایه و شکوائیه دانش آموزان  مشاهده نشد  و ضمن  وجود یک حالت دوستانه در کلاس ، انتقال  احساسات منفی یا پیشداوریهای  دانش آموزان به خانواده های خود نیز  کاهش چشمگیری داشت و مهمتر اینکه دانش آموزان در بازگشت از مدرسه  گلایه ای نداشته و حساسیتها را مانند  قبل به والدین خود منتقل نکرده  و حتی از تشویق سایر دانش آموزان در مراسم مدرسه ،اهدای لوح تقدیر به دیگران ، اهدای جوایز به دانش آموزان و غیره  اظهار خوشحالی می کردند . و مشکل برطرف گردید .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 11:20 ] [ عليرضا ]

 

مشق سنگین شب


در بین ۵۰ كشور جهان، معلمان سه كشور ایران، تایلند و یونان بیشترین تكالیف خانگی را به دانش آموزان می دهند. در مقابل، دانش آموزان سه كشور ژاپن، چك و دانمارك كمترین میزان تكلیف خانگی را دارند. این یافته ها برآمده از یك پژوهش در دانشگاه پنسیلوانیاست. عنوان تكلیف خانگی دانش آموزان پدیده جدیدی نیست. مسئله ای است كه از دیرباز برای دانش آموزان، معلمان و اولیا در بسیاری از كشورهای جهان مطرح بوده است.
چگونگی تكلیف شب در ایران، از جمله مسائل آموزشی است كه به علت درگیری والدین، دانش آموزان و معلمان، دارای اهمیت و حساسیت ویژه ای است. به طوری كه عدم انجام تكالیف دانش آموزان مشكلات عمده ای برای آموزگاران دوره ابتدایی فراهم ساخته. براساس نظریات كارشناسان، تكالیفی كه معمولاً برای دانش آموزان تعیین می شود، اغلب دارای ساختار حل تمرین و رونویسی و حفظ كردن است كه هر دانش آموز با انگیزه متفاوت به انجام آن می پردازد. برخی صرفاً برای این كه مورد تحسین دیگران بویژه والدین خود قرار گیرند، می كوشند تا هر كار طاقت فرسایی را تا حد امكان به خوبی انجام داده و خود را كوشا و مسئولیت پذیر نشان دهند. گروهی هیچ انگیزه ای برای انجام تكالیف ندارند و معمولاً از این كار شانه خالی می كنند و یا در اثر فشار والدین و مدرسه به طور ناقص و سرسری تكالیف خود را انجام می دهند. عده ای از دانش آموزان با دقت و علاقه بسیار، انجام تكلیف خود را شروع می كنند ولی با دلزدگی ناشی از عوامل مختلف، در به پایان رساندن آن به هر بهانه ای سرباز می زنند و برخی نیز با اعطای جایزه و سایر امتیازات، تن به این كار می سپارند. بهترین مورد برای داوری در مورد حجم زیاد تكالیف، خود دانش آموزان هستند. شرایطی كه دانش آموزان در آن شرایط به انجام تكلیف می پردازند، نگرش آنان در مورد تكلیف شب، تأثیر تكلیف شب بر پیشرفت تحصیلی آنان از نگاه خودشان و مقایسه نظریات دانش آموز دختر و پسر؛ اهداف پژوهشی بودند كه در مورد نگرش و انگیزه های دانش آموزان در مورد تكالیف شب انجام شد.
از میان ۲۳۸ دانش آموز پسر و ۳۱۵ دانش آموز دختر در ۱۵ سؤال باز و بسته استفاده شده كه در آن حدود ساختار تكالیف دانش آموزان، شرایط فیزیكی انجام تكالیف، شرایط روحی، روانی و اجتماعی انجام تكالیف و پیامدهای عدم انجام تكالیف برای دانش آموزان مورد نظر بوده است. نظریات دانش آموزان نشان داد تكلیف شب، تركیب اضافی است كه دو توهم را برای دانش آموزان به وجود آورده است.

        اول آنكه این كار باید شب صورت گیرد. دوم، این كار شاق و طاقت فرسایی است كه باید به اجبار انجام شود. معمولاً دانش آموزان در اوج خستگی، باعث بی دقتی در انجام تكالیف می شوند. بیشتر دانش آموزان از حجم زیاد تكالیف در دروس مختلف و یكنواختی آنها شكایت داشتند و بویژه تكالیف محوله برای روزهای تعطیل را طاقت فرسا ذكر می كرده اند. به طوری كه گفته اند حتی برای رسیدگی به نظافت شخصی در پایان هفته نیز وقت كم می آورند. آنها انجام این تكالیف توسط معلمانشان را بعید تصور كرده اند. نگرانی از تنبیه و سرزنش در حضور جمع به دلیل انجام ندادن تكالیف، از عواملی است كه دانش آموزان را دچار پریشانی و اضطراب می كند. ترس از واكنش های غیراصولی معلمان و اولیا كه آمیخته با تهدید و تحقیر است، در لابه لای نوشته های دانش آموزان، بیشتر از هر مطلب دیگری نمایان است. آنها معتقدند كه باید با دانش آموز به صورت انفرادی صحبت شود. آنها تمایل دارند كه این فرصت به آنان داده شود تا در مورد مشكلاتشان توضیح دهند. برخی دانش آموزان به نوع تكلیف خود اعتراض داشتند و رونویسی از دروس تاریخ و مدنی را كاری بیهوده تلقی كرده اند و انجام این نوع تكالیف را با تشبیهی مثل «كوه كندن» بشدت خسته كننده دانسته اند و تكالیفی را كه باعث برانگیختگی، خلاقیت و كنجكاوی می شود، پیشنهاد كرده اند. گروهی از دانش آموزان، به مبهم بودن تكالیف تعیین شده اشاره كرده اند و خواستار توضیح بیشتری از طرف معلم هستند و اظهار كرده اند كه تكالیف در دقیقه های پایانی زنگ آخر تعیین می شود كه گاهی با سروصدا و تعطیلی مدارس همراه شده و نحوه و چگونگی آن روشن نمی شود. شیوه بازبینی تكالیف، خود موجب عدم توجه دانش آموزان به ارزش این فعالیت شده زیرا برخی از دانش آموزان، معتقدند كه به تكالیفشان درست رسیدگی نمی شود. آنها توجه و نظارت هرچه بیشتر معلم را خواستار شده اند. عده ای عدم وجود شرایط مناسب در منزل را دلیل انجام ندادن تكالیف خود ذكر كرده اند. ۹۸درصد آنان مایلند هنگام انجام تكالیف در منزل، از طرف خانواده محیط آرام و مناسبی فراهم شود و نظارت و راهنمایی اولیا را نیز خواستار شده اند.
مطالعه نظریات دانش آموزان نشان می دهند با این كه تكالیف داده شده به حد كافی آنان را درگیر مسائل آموزشی و درسی با شرایط كلاس نمی كند، ولی تعداد زیادی اعتقاد دارند كه انجام تكلیف در خانه، تأثیر مثبتی در پیشرفت تحصیلی آنان دارد. تعیین تكلیف شب برای دانش آموزان و میزان و نحوه انجام آن، از جمله مباحث سنتی آموزش و پرورش است و آنچه در این پژوهش به آن پرداخته شده، تنها بخش بسیار كوچكی از واقعیات است. خدابنده در همین مورد می گوید:

 آیا برای همه درس ها یك روش را باید به كار گرفت و یك فرمول را به ذهن سپرد. آیا برای تاریخ وجود تكلیف ضروری است. حفظ طوطی وار بعد از مدتی فراموش می شود. یكی از ویژگی های معلمان خلاق برای هر درس این است كه روش های گوناگون را در نظر می گیرند، همه فراگیران با یك روش یاد نمی گیرند. فردی قوه شنیداری قوی تری دارد و كس دیگری از طریق تمرین كردن، نتیجه بهتری می گیرد. با توجه به تفاوت های فردی و فرهنگی- اجتماعی نمی توان گفت یك روش كاملاً درست است. بنا بر این باید ویژگی های یك تكلیف خوب را دانست. تكلیف می تواند در مدرسه انجام شود و فعالیت هایی كه در مورد یك مدرسه اتفاق می افتد ممكن است جای دیگر متفاوت باشد.درنتیجه باید بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده تكلیف داده شود. به زبانی دیگر ما نیازمند ساختارشكنی و ابداع روش های نو هستیم. ارتقای حرفه ای معلمان و اصلاح نگرش مدیران، زمینه مناسبی برای رشد دانش آموزان فراهم می كند. در جهانی كه هر هفت روز در آن علم بشر دو برابر می شود ما نیازمند تغییر هستیم. البته از سویی نباید تغییرات مثبت و رو به رشد هم در مدرسه هم نگرش معلمان را نادیده بگیریم و در مقابل باید دید چقدر از آموزش و پرورش حمایت شده است. این در حالی است كه تغییر نگرش صرفاً با بخشنامه به وجود نمی آید. آیا شرایط مطلوب برای یادگیری هست همه به یك سمت می نشینند یا دایره ای و U شكل می نشینند آیا تعداد معلمان متناسب تعداد دانش آموزان است
چه بسا، هیچ یك از این دانش آموزان، انگیزه مطلوبی برای انجام تكالیف ندارند، زیرا پژوهش ها نشان می دهند بهترین انگیزه، یك انگیزه درونی و میل به یادگیری است. دانش آموزی كه به این مرحله برسد، از یادگیری بیشتر احساس لذت می كند و برای جلوگیری از فراموشی و دریافت حدود آگاهی و ناآگاهی های خویش به خودارزیابی می پردازد و چنان كه براساس یافته های همان پژوهش در دانشگاه پنسیلوانیا، تكالیف زیاد خانگی، یادگیری دانش آموزان را چندان افزایش نمی دهند. بلكه باید معلمان را آموزش داد تا كیفیت تكالیف خانگی را افزایش دهند نه كمیت آنها را
.
در این میان مسائل ریشه ای تری نیز وجود دارد. در حقیقت، حجم زیاد تكالیف در مدارس، خود بازتاب مسئله فراگیری چون نمره محوری در آموزش و پرورش است. هنگامی كه نمره محوری، مدرك یا صرفاً ورود به دانشگاه هدف اصلی است، نحوه تدریس نیز نتیجه محور می شود. در اینجا مهم این نیست كه دانش آموز چقدر مهارت دارد، بلكه مهم این است كه چه نمره ای گرفته پس باید به سمت حفظیات و تكالیف خاص یا به سمت تست زنی برود. این نگاه سطحی شده یا نگاه تجاری موجب می شود كلاس های تست حتی از سطوح پایین تر شروع شود كه همین آموزش و پرورش را با چالش های جدی روبه رو كرده. اینجاست كه یادگیری یا آمادگی برای بهتر زیستن دیگر وجود خارجی ندارد. بخشی از شهریه را از خانواده می گیرند بنابراین باید نیازهای خانواده را در نظر بگیرند و در عوض مسئولیت های اصلی خود را فراموش می كنند. نتیجه محور بودن و گذشتن از آزمون های این چنینی جای آمادگی فرد برای ورود به اجتماع را می گیرد. در اینجا دیگر هدف از آموزش كسب مهارت های زندگی نیست. مسئله دیگری كه وجود دارد به سطح مطالبات و خواست های غیر واقعی والدین بر می گردد. نبود تكلیف یا حتی حجم كم آن برای آنها نگران كننده می نماید. این قضیه در مدارس غیر دولتی به نوعی تشدید می شود حجم سنگین تكالیف، كلاس های مكرر و متعدد و آموزش های خانگی و خارج از نرم والدین در خانه و تأكید و پافشاری آنها بر دروس، به نوعی دانش آموز را دچار بمباران درسی می كند. چه بسا كه یكی از علل بی انگیزگی دانش آموزان، نسبت به درس و مدرسه، بازخورد افراطی چنین رفتارهایی است. با این حال همچنان كه وحید خدابنده می گوید: ما می توانیم به تكالیف جهت دهیم به شكلی كه آنها را خوشایند سازیم. دانش آموز می تواند برای دوستان و خویشان نامه بنویسد. یادداشت كردن پیام ها و معلومات و مهارت هایی كه در مدرسه مد نظر است. خاطره نویسی در بعضی كشورها خیلی مورد توجه است. این كه در پایان هفته به جای تكلیف و كار در مورد تعطیلات بنویسند. www.zibaweb.com

خاطره نوعی واقعه نویسی است و بچه های دیگر هم یاد می گیرند. برخی روانشناسان اجتماعی معتقدند ۸۰ درصد یادگیری ها از طریق مشاهده است. چیزهای خوبی كه در جامعه می بینند یا در روزنامه می خوانند یا نكته برجسته ای كه در زندگی به آن بر می خورند را بنویسند و در كلاس ارائه كنند یادگیری تنها منوط به كتاب های درسی نیست. می توان منابع دیگر یادگیری را در خارج از مدرسه ایجاد كرد. از سویی معلم باید هدف و چرایی انجام تكالیف را برای فراگیران به روشنی بیان كند. شرایط مطلوب برای انجام یك تكلیف و این كه آیا دانش آموز شرایط این كار را دارد، در نظر گرفته شود. شرایط مالی و فیزیكی و میزان تحصیلات والدین مؤثر است. گاهی والدین بیش از حد وارد جریان یادگیری می شوند تا آن كه نقش راهنمایی و نظارتی و حمایتی داشته باشند. والدین نباید سعی كنند پاسخ سؤالات را به بچه ها آموزش دهند، تنها راهنمایی در مورد راه های كسب درست منابع صدق می كند. از سویی در تكلیف دادن، هویت موفق را ایجاد كنیم نه این كه هویت شكست را آموزش دهیم. اگر تكالیف سنگین باشد به احتمال زیاد در انجام تكلیف، شكست می خورد و یك هویت ناموفق شكل می گیرد. هرگونه نقش والدین، غیر از نقش حمایتی باعث آسیب می شود. حتی بخشی از عدم توفیق والدین هستند. آنقدر فشار به بچه ها می آوریم كه لذت درست خواندن را از بچه ها می گیریم و به جای لذت، احساس تنفر در آنها ایجاد می شود. درس خواندن باید به عنوان یك فعالیت لذت بخش معرفی شود نه به عنوان تنبیه كردن. اجازه دهیم بچه ها مسئولیت رفتارهایشان را بشناسند. كمك، تنها در حد سؤال، ابهام یا نیاز است اما انجام دادن آن به عهده خود بچه ها است.

بدترین والدین، والدینی هستند كه جواب سؤالات را می دهند. از سویی والدین و معلمان باید بدانند كه بازی نقش مهمی در یادگیری برای بچه ها دارد، حتی مهارت های درسی را هم تقویت می كند.بررسی حجم زیاد تكالیف می تواند به این چكیده نهایی پایان یابد كه تكلیف باید در سه بخش اهداف، انواع و استراتژی تكلیف تنظیم شود. معلمان باید تكلیف را مطابق توانایی ها و علایق هر یك از دانش آموزان تعیین كنند. حتی به جای عنوان تكلیف شب مناسب تر است از تركیب تمرین روزانه استفاده شود كه در تمام اوقات، هر زمانی كه فرصت مناسب فراهم آید، باید به انجام آن اقدام شود.‎
مهری حقانی  گزارش : روزنامه ايران
**********************



تنبیه بدنی
نويسنده: دكتر «ديويد بناتار»
 ترجمه: اسماعيل سليمي ساعتلو

مقدمه مترجم در نظام تعليم و تربيت قديم ايران تتنبيه بدني چيز معمولي بود و كسي نمي‌توانست كلاسي را بدون تنبيه بدني  تصور كند. به نوعي يك وسيله كمك‌آموزشي براي معلم محسوب مي‌شد. آقاي دكتر عباسزاده (استاد دانشگاه اروميه) به شوخي مي‌گفتند: از شعرا و متفكران و نويسندگان قديم تنها كسي كه تنبيه بدني را نكوهش كرده است، «وحشي بافقي»! بوده است. بعضي از مدارس و مكتبخانه ها با توصيف انواع تنبيهاتي كه در آن مكانها اعمال مي شد در پيش شنونده رعب‌آور جلوه مي‌نمودند. تمام يا اكثر كساني كه در محيط‌هاي چند ده سال پيش درس خوانده‌اند، خاطرات ناخوشايندي از آن زمانها دارند.
امروزه ديگر از آن نوع تنبيهات كه با تشريفات خاصي هم انجام مي‌شد خبري نيست اما تنبيه بدني هنوز هم يك بحث جدي در بدنه‌آموزش و پرورش و بين مسئولان، معلمان، دانش‌آموزان و اولياي آنهاست. بعضي از معلمان و اوليا شديدا با آن مخالف هستند. معلماني هم وجود دارند كه به طور غيررسمي از تنبيه بدني استفاده مي‌كنند و جود آن را لازم مي‌دانند. حتي من با دانش‌آموزاني برخورد داشته‌ام كه وجود تنبيه را لازم مي‌دانستند و اذعان مي‌داشتند بعد از تنبيه بدني مجبور و يا شايد تشويق مي‌شوند دروس خود را بيشتر مطالعه كنند. حتي بعضي از اوليا هم چنين عقايدي دارند. در كلاسها يا دوره‌هايي كه معلمان يك جا جمع مي‌شوند اگر بحث كلاسي به اين موضوع كشيده شود، ممكن است ساعتها اين بحث ادامه پيدا كند. اما اين بحثها كمتر بر پايه تئوريها و تحقيقات علمي است، بيشتر نظر هستند تا نظريه. بنابر اين هركس سعي مي‌كند سخن خود را به كرسي نشاند بدون اينكه به مبناي علمي آن توجه داشته باشد. ترجمه اين مقاله از اين نظر مي‌تواند مفيد واقع شود كه نويسنده سعي كرده است دلايل مخالفان تنبييه را دسته‌بندي كند و براي هر يك استدلال خود را بياورد. در اين مقاله نويسنده با اينكه پاسخ مخالفان تنبيه را مي‌دهد اما كاملا تنبيه بدني را تاييد نمي‌كند بلكه بر اين نظر است كه نبايد آن را به طوركلي بي‌فايده بينگاريم. به زعم نويسنده استفاده از نوعي تنبيه كه به آن تنبيه نادر(Infrequent) و ملايم (Mild) اطلاق مي‌كند، در بعضي مواقع مي‌تواند مفيد واقع شود. هرچند بعضي از استدلالها چندان محكم به نظر نمي‌رسند، اما مطالعه اين مقاله كه مي توان گفت به نوعي حرف جديدي است و برخلاف نظريات جاري فقط به محكوميت هر نوع تنبيه اكتفا نمي‌كند، مفيد به نظر مي‌رسد.


1. مقدمه
مخالفان تنبيه بدني كودكان، بدرستي از گسترش استفاده از تنبيه بدني و اعمال خشونت كه اغلب باعث ايجاد خسارات بسيار مي‌‌گردد انتقاد مي‌كنند. آنها اغلب براي نشان دادن اين مسئله كه از تنبيه صرفا به عنوان آخرين حربه استفاده نمي شود بلكه به صورت مداوم و براي تخلفات بسيار كوچك مورد استفاده قرار مي‌گيرد، زحمات بسيار كشيده‌اند. آنها همچنين تعداد بسيار زيادي از نمونه‌هاي تنبيه بدني و اعمال خشونت را ثبت و ضبط كرده‌اند.
من هيچ ترديدي در پيوستن به مخالفت با چنين اعمالي كه به درستي به آنها «بهره كشي از كودك»  اطلاق مي‌شود ندارم. عموم مردم و همچنين متوليان آموزش و پرورش و روان‌شناسان كه در باره تنبيه بدني بحث مي‌كنند به دو گروه متضاد تقسيم مي شوند. آنهايي كه مخالف اين عمل هستند، قصد دارند آن را به طور كلي ممنوع سازند. آنهايي كه متمايل به استفاده از اين حربه هستند، از اين عمل دفاع جانانه‌اي مي‌كنند و در باره ارتباطات منطقي زيادي كه در باره خطرات و سوء استفاده از اين شكل از تنبيه وجود دارد بي تفاوت هستند.
تعجب‌آور است كه مسئله اخلاقي تنبيه بدني با وجود فراخي و وسعت آن از توجه فلاسفه رهايي جسته است. در اين مقاله قصد دارم انواع استدلالات مرسومي كه در حوزه مخالف با تنبيه بدني هستند را مورد ملاحظه قرار دهم  اگر چه در عمل من مي‌خواهم نشان دهم كه تعدادي از اين براهين، قدرت قابل ملاحظه‌اي براي تحميل محدوديت‌هاي اخلاقي قابل توجه در استفاده از تنبيه بدني را دارند.
بعد از بررسي و رد براهيني كه مبتني بر حذف كامل تنبيه بدني هستند، به طور خلاصه برخي از استدلالات مثبت نسبت به تنبيه بدني را قبل از اينكه يك زمينه كلي را به عنوان ملزومات و شرايط مطرح كنم مورد ملاحظه قرار خواهم داد. با وجود اين قبل از بحث روي هر كدام از اينها بعضي از ملاحظات اوليه به ما در تمركز روي موضوعي كه مورد بحث خواهد بود كمك مي‌كند.
الف: تنبيه بدني چيست؟
تنبيه بدني به صورت تحت اللفظي يعني وارد كردن ضربه به بدن. در اين صورت حتي با «مجازات اعدام» هم متفاوت است، تنبيه بدني اثرات بلند مدتي بر جاي مي‌گذارد. تنبيه بدني مي‌تواند براي اشاره به طيف وسيعي از دامنه جرايم مورد استفاده قرار گيرد، از كار اجباري گرفته تا شكنجه جسمي. كانون توجه من در اين مقاله روي شكلي از تنبيه بدني خواهد بود كه به نظر مي‌رسد منطقه اصلي مناقشه باشد، تحميل درد فيزيكي بدون صدمه به اعضاي بدن. نمي‌خواهم بگويم اين نوع تنبيه مشكل‌سازترين نوع تنبيه است، بلكه به اين علت آن را مورد توجه قرار مي‌دهم چرا كه به نظر مي‌رسد ميانه‌ترين سطح تنبيه بدني باشد كه مورد اختلاف است. بعلاوه معلوم مي شود تحميل درد بدون آسيب گونه‌اي از تنبيه بدني باشد كه نقطه اصلي بحث است، ولو اينكه مخالفان تنبيه بدني مكررا به آن نمونه‌هاي تنبيه بدني اشاره مي‌كنند كه آسيب جسمي ايجاد نموده‌اند
.
تنبيه بدني نامهاي گوناگوني را در بر مي‌گيرد، فقط محدود به «كتك زدن»  ، «سيلي زدن» ، «لگد زدن» ، «با چوب زدن» ، «ضربه زدن»  و «زنداني كردن»  نيست. بعضي از اين موارد عمومي هستند، بقيه به شدت تنبيه يا به وسيله مورد استفاده اختصاص دارند. من از تعداد ديگري از اين موارد قابل تبديل به هم به عنوان موارد متدوال تنبيه بدني استفاده خواهم كرد.


ب: تنبيه بدني در خانه‌ها و مدارس
مجموعه‌اي از تنبيهات وجود دارد، اما كانون توجه من روي خانه‌ها و مدارس خواهد بود. اين اماكن خصايص مشتركي دارند كه باهم از ديگر اماكن مناسب براي تنبيه بدني متمايز مي‌شوند. هم در خانه‌ها و هم در مدارس كودكان به وسيله بزرگسالان (والدين يا معلمان) تنبيه مي‌شوند. به طور مشابه در هردو مكان، مفاد تنبيهه بدون محاكمه رسمي بر كودك اعمال مي‌شود و اغلب براي گناهان نامشخص در قانون و مقررات، گناهاني كه در خانه‌ها و مدارس ديگر ممكن است ممنوع نباشند، بلكه بيشتر به عنوان يك عمل شيطنت‌آميز يا خطاكاري فرض مي‌شوند.
تفاوتهاي معني‌داري بين خانه و مدرسه وجود دارد. اكثر والدين دوست دارند علائق بچه‌هايشان محدود به محبت و دوست داشتن و مراقبت از آنها باشد. همچنين بيشتر والدين دوست دارند بچه‌هاي خودشان را بيشتر از معلمان آنان بشناسند. معلمان، عموما كنتاكت كمي با دانش‌آموزانشان دارند مگر بعضي از آنها كه در كلاسهاي بزرگتري تدريس مي‌كنند. در حالي‌كه عده‌اي مخالف تنبيه بدني به هر نحو حتي به وسيله والدين در خانه هستند ، تعدادي ديگر با اين عمل فقط در بيرون از خانه مخالف هستند. آنها ممكن است بگويند كه تفاوتهاي خانه و مدرسه به صورت اخلاقي است و بيان نمايند چرا تنبيه بدني در خانه قابل قبول است ولي اين امر در مدرسه غيرقابل قبول است.
من فكر مي‌كنم اين دو باهم تفا
وتهاي مشخصي دارند. «تنبيه رسمي»  هرگز نمي‌تواند ارتباطات نزديك موقعيت خانواده را تحت تاثير قرار دهد. بعضي زيان‌ها و سودها بر آن متصور است. يكي از مزيتهاي آن اين است كه داوري رفتار و تصميم‌گيري در باره تنبيه در هاله‌اي از محبت قرار نخواهد گرفت. (چه تعداد از والدين به فرزند قاتلشان كه به علت قتل به زندان طويل‌المدت محكوم شده است مي گويند: «او واقعا پسر خوبي است.»)
علاوه بر اين تمام محيط هاي رسمي به يك اندازه «غير‌‌‌شخصي»  نيستند. مدارس خيلي بيشتر از «دادگاه هاي ايالتي» شخصي هستند. در مقايسه با قضات و كارهايي كه آنان در برابر متهمان انجام مي‌دهند، معلمان شاگردان خود را بهتر مي‌شناسند و احتمالا مراقبت بيشتري از آنها به عمل مي‌آورند. بنابر اين تنبيه در مدارس مي‌تواند تحت پوشش يك هدف آموزشي مفيد صورت گيرد. مدرسه حركت از حوزه خانواده به طرف حوزه «ايالت»  (دولت) را تسهيل مي‌كند. بچه ياد مي‌گيرد كه هميشه تنبيه به وسيله افراد نزديك به او كه او را آنها را دوست دارد و مي‌شناسد صورت نمي‌گيرد. اين به اين معني نيست كه به معلمان بگوييم لازم نيست مانند قضات از زمينه‌ها و مناسبات و جنبه‌هاي اخلاقي مربوط به متخلفان قبل از اعمال مجازات آگاهي پيدا كنيدwww.zibaweb.com
2. پاسخ به استدلالات مخالفان تنبيه بدني
كساني كه مخالف تنبيه بدني هستند معمولا يك استدلال واحد را دنبال نمي‌كنند. معمولا آنان مجموعه‌اي از دلايل را براي اثبات نگرش خود جمع‌آوري مي‌نمايند. احتجاج‌هاي آنها ريشه در نظريات خاص تنبيه ندارند، نظرياتي كه اصل تنبيه را تاييد مي‌كنند و مي‌گويند چرا تنبيه بدني در مقابل نيازهاي تئوريكي شكست مي‌خورد. در بسياري از حالات ممكن است به همين نحو باشد چرا كه آنان فاقد يك نظريه (تئوري) تنبيه هستند. هرچند بايد گفته شود از نظر آنها داشتن يك نظريه تنبيه به تنهايي چندان كمكي نمي‌كند چرا كه به نظر آنان مسئله اصلي حكم دادن به اين مسئله است كه آيا تنبيه بدني اصلا از نظر اخلاقی قابل قبول است؟ اين به اين دليل است كه نظريه‌هاي سنتي تنبيه بدني در درون خودشان قائل به اين مسئله نيستند كه شخص تنبيه بدني را مي‌پذيرد يا نه. تعدادي از انديشه‌ها وساطت كاربرد نظريه‌ها را در برخورد با تنبيه بدني مي‌پذيرند. براي مثال براي تئوري هاي منطقي تنبيه، ملاحظات مناسب، در نظر داشتن اثربخشي تنبيه بدني در مقايسه با بازدارندگي يا اصلاح و اندازه هر يك از عوامل ناسازگار، مهم است. براي مجازات‌كنندگان، در صورتي كه تنبيه متناسب با جرم باشد اين امر مي‌تواند موجه باشد. مجازات‌كنندگان به نتيجه‌ي تنبيه علاقه‌مند نيستند بلكه آنان قدرت تنبيه را مورد ملاحظه قرار مي‌دهند. بنابر اين پرسش مهم براي آنان اين است كه آيا تنبيه بدني به طورغير قابل قبولي ظالمانه است يا برعكس بي‌ارزش كننده‌ي شكل تنبيه است؟ مجازات‌گرايي چيزي در باره تركيب شكل غير قابل قبول تنبيه نمي‌گويد، همانند فايده‌گرايي كه خودش نمي‌تواند بگويد كدام نوع تنبيه موثر يا مضر است. پس ما نمي‌توانيم به نظريه‌هايي برگرديم كه جوابي براي اين سوالها ندارند. نبايد اساس تئوريكي را جستجو كنيم يا تصور كنيم هر عقيده‌اي در باره نظريه تنبيه صحيح است. به همين علت به نظر من زمينه‌ي تئوريكي بسيار فراتر از هدف اين مقاله است. نوشته‌هاي زيادي وجود دارد در باره‌ي اينكه آيا تنبيه مي‌تواند موجه باشد و من در اينجا نمي‌توانم به تحليل آنها اميدوار باشم. در عوض توجه خود را معطوف به سوال تنبيه بدني خواهم كرد
.
اينها استدلال‌هاي مشخصي هستند كه توسط افردي كه معتقدند تنبيه بدني هرگز نبايد اعمال شود مطرح شده اند:
الف: باعث سوء استفاده مي‌شود.
ب: تحقير كننده است.
ج: آسيب جسمي به بار مي‌آورد.
د: باعث انحراف جنسي مي‌شود.
ه: باعث بدآموزي مي‌شود.
و: باعث سركشي شده و موجب ارتباط ضعيف بين معلمان يا اوليا با بچه‌ها مي‌شود.
ز: تنبيه بدني بازدارنده نيست.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:, ] [ 19:51 ] [ عليرضا ]

چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارندو برای تعطیلی آن لحظه شماری می کنند؟
 

دكترمهرداد ناظري
آيا تا به حال فكر كرده‌ايد كه چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند و براي تعطيل شدن آن لحظه شماري مي‌كنند؟
يا چرا موقعي كه روي نيمكت‌ها و صندلي مدارس مي‌نشينند احساس عذاب و درد و رنج مي‌كنند؟ گويا تقويم مورد تاييد بچه‌ها با بزرگسالان بسيار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقويم‌ها و به‌دنبال افزايش روزهاي تعطيل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خيره مي‌شوند تا شايد برف زمين را سپيدپوش كرده و به روياهاي آنها رنگ واقعيت ببخشد و در فصل بهار با ياد روزهاي گرم تابستان روز و شب را سپري مي‌كنند.

بسياري از ما روز اولي را كه قدم به مدرسه گذاشتيم به‌ياد داريم، روزي كه براي بسياري از كودكان، رنگ غم و اندوه دوري از خانواده‌ها را داشته است، بچه‌ها در حالي كه پدر و مادرهايشان جلوي در مدرسه ايستاده بودند، به همديگر دست تكان مي‌دادند و با نگاهي تلخ از هم جدا مي‌شدند. حال اگرچه اين درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدي مي‌تواند طبيعي باشد اما آنچه مسئله تلقي مي‌شود اين است كه بسياري از كودكان و نوجوانان حتي تا سال‌هاي پاياني دوره متوسطه تغييري در روحيه و احساسشان نسبت به مدرسه پديد نيامده و جايي در دلشان براي درس و مدرسه و كتاب باز نمي‌شود.

يك معلم كه حدود 20 سال سابقه تدريس دارد مي‌گويد: هرگز حاضر نيستم، جايم را با دانش‌آموزان عوض كنم. دوران مدرسه براي من به مانند يك كابوس مي‌ماند؛ كابوسي كه هر وقت در خواب مي‌بينم دچار سردرد و ناراحتي، غم و اندوه مي‌شوم. دانش‌آموزان بعد از پايان دوران متوسطه به سرعت از فضاي مدرسه دور مي‌شوند و روزهاي كودكي و نوجواني‌شان را با شتاب هر چه تمام‌تر به دست فراموشي مي‌سپارند.

مدرسه براي بسياري از كودكان تداعي‌كننده روزهاي سخت و بي‌روح و يك فضاي دلسرد‌كننده و پر از استرس و هيجانات روحي نامناسب است. اما واقعا اين يك سؤال اساسي است كه چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند؟ آيا چون فضاي آموزشي آن فضاي مناسب و بهينه براي پرورش استعدادهاي آنها نيست يا اينكه در ارتباط ميان معلم‌ها و دانش‌آموزان مشكلاتي وجود دارد؟

معلم‌ها معترضانه مي‌گويند: بچه‌ها نسبت به گذشته تنبل‌تر و تن پرورتر شده‌اند و درست درس نمي‌خوانند و به حرف‌هاي ما گوش نمي‌دهند و دانش‌آموزان پاسخ مي‌دهند: مدرسه مكان كسل‌كننده و بي‌روحي است كه ما در آنجا احساس شادابي و سرزندگي نمي‌كنيم. به‌نظر مي‌رسد لازم است كه به اين سؤال با تامل و ژرف نگري بيشتري پاسخ دهيم.
تناقض در جامعه پذيري‌ بچه‌ها

با رسيدن به سن 7 سالگي به دنياي جديدي به نام مدرسه وارد مي‌شوند. مدرسه اولين قدم و مرحله‌ پيوند كودك با جامعه است كه نقش اساسي در تكوين روند اجتماعي شدن (socialization) آنها دارد. كودك با ورود به مدرسه، حوزه ارتباطي جديدي را تجربه مي‌كند كه با دنياي خانواده‌اي كه در آن به دنيا آمده و سال‌هاي اوليه زندگي خود را در آن گذرانده بسيار متفاوت است.

روان‌شناسان اجتماعي معتقدند: با توجه به اينكه آموزش‌هاي دوران كودكي عموما ‌آموزش‌هاي نرم و منعطفي است در برابر آموزش‌هاي مدرسه‌اي كه غالبا آموزش‌هاي سخت و غيرقابل انعطاف است، دچار چالش و مشكل مي‌شود. كودكان در مدارس مجبورند بيشتر به گفته‌هاي معلم‌ها گوش داده و از گفته‌هاي آنها اطاعت كنند، در حالي كه كودكان امروز در خانه‌ها با توجه به گسترش فرهنگ فرزندسالاري كمتر در قالب‌هاي اطاعت‌پذيري و فرهنگ تابعيت هويت مي‌پذيرند. بنابراين شايد اولين عامل اساسي عدم‌علاقه دانش‌آموزان به مدرسه ريشه در تعارض ميان اين دو مدل متفاوت اجتماعي شدن آنها داشته باشد.

در كشورهايي كه شيوه‌هاي آموزش دستوري وجود دارد يعني معلم در كلاس درس نقش عمده و اساسي ايفا مي‌كند و همه چيز در قالب تكاليف درسي از طريق معلم‌ها به بچه‌ها منتقل مي‌شود، طبيعتا در روحيه دانش‌آموز احساس سرخوردگي و عدم‌علاقه را ايجاد مي‌كند. به‌طور كلي اين يك خاصيت و ويژگي اساسي روحي هر فرد است كه هر كنش يا عملي كه علايق و عواطف او را تحت‌تأثير قرار دهد با آن به مقابله و عكس العمل برمي‌خيزد، اما چون ترويج روحيه لطافت و مهرورزي، ‌تجربه‌اي است كه نياز به دروني شدن در فرهنگ آموزش يك كشور دارد، بنابراين به صرف آموزش معلمان و يادآوري اين نكته كه مهر و عطوفت را آنها بايد در رفتار و كنش‌هاي خود با دانش‌آموزان سرلوحه خود قرار دهند، نمي‌توان نظام آموزشي را از حالت سخت خارج ساخته و به حالت نرم مبدل كرد.

زنگ مدرسه، زنگ شادي‌


هنوز هم وقتي صداي زنگ مدرسه به صدا درمي‌آيد، اين شور و هيجان و شادي است كه در ميان بچه‌ها تكثير مي‌شود. شايد همواره با اين سؤال مواجه شده باشيد كه چرا وقتي صداي زنگ مدرسه به صدا در مي‌آيد و پايان ساعت درس و كلاس اعلام مي‌شود، بچه‌ها با جيغ زدن و فرياد كلاس‌ها را ترك مي‌كنند. اخيرا براي پاسخگويي به اين سؤال تحقيقاتي انجام گرفت كه اشاره به آن جالب توجه است. در اين آزمايش كه روي 10 مدرسه در شهر تهران انجام گرفت، ‌نتايج به دست آمده نشان داد كه بچه‌ها از فضاي نهاد مدرسه بسيار فاصله گرفته‌اند و يك شكاف بين نهاد آموزش و دانش‌آموزان ايجاد شده است.

روند اين تحقيق به اين صورت دنبال شد كه صداي جيغ زدن بچه‌ها بعد از پايان ساعات درس و نواخته شدن زنگ خروج روي چند CD ضبط شد و مورد تجزيه و تحليل روانشناختي قرار گرفت. در نهايت نتايج نشان داد كه جيغ و فرياد بچه‌ها سه موضوع اصلي را اعلام مي‌كند.

بچه‌ها مي‌گويند:
الف) ‌ما را رها كنيد، ما رهايي را دوست داريم.
ب) ما عاشق طبيعت، كيهان و هستي هستيم و هر چيزي كه بين ما و طبيعت فاصله بيندازد ما آن را نمي‌پذيريم.
پ) ما نسبت به آموزش در مدارس انتقاد داريم
.

تجربه نشان داده كه هر وقت روحيه و احساس دروني دانش‌آموزان را در اولويت توجه‌هاي خود قرار ندهيم و به صداي آنها گوش نكنيم آنها از ما فاصله گرفته و ممكن است در تعامل و برخورد با ما عكس العمل نشان دهند. اين موضوع نيز مي‌تواند تا حدي به اين اصل مرتبط شود كه بچه‌ها ‌در دوره كودكي به ويژگي‌هاي دروني شخصيتي‌شان توجه بيشتري شده و اين موضوع در نظام آموزش به فراموشي سپرده مي‌شود.

احساس تعلق به مدرسه

در ژاپن توجه به احساس تعلق به مكاني به نام مدرسه زياد است. يك معلم ژاپني مي‌گويد: دانش‌آموزان براي يادگيري به مدرسه نمي‌آيند. آنها براي ديدار با دوستانشان به مدرسه مي‌آيند، بنابراين من بيشترين تلاش خود را براي كمك به دانش‌آموزان در پيدا كردن دوست صرف مي‌كنم. وقتي دانش‌آموزي در يادگيري كند است تلاش مي‌كنم كه او با گروه‌هاي مختلفي از دانش‌آموزان ارتباط دوستانه برقرار كند و از آن لذت ببرد.

بنابراين اگر احساس لذت از محيط را يك اصل اساسي آ‌موزش تلقي كنيم و توجه خود را معطوف به اين ويژگي مهم روحي دانش‌آموزان كنيم، مي‌توان اميدوار بود كه بچه‌ها به مدرسه علاقه بيشتري پيدا كنند. بچه‌ها به مدرسه مي‌آيند تا با دوستان جديدي آشنا شده و روح همدلي و همراهي با آنها را پيدا كنند. ما نبايد فرصت تجربه پذيري عاطفي كودكان را با روش‌هاي سخت و غيرمنعطف و اولويت بخشي به آموزش‌هاي غيرمانوس، تخريب كنيم. بچه‌ها بايد از لحظه‌اي كه وارد مدرسه مي‌شوند، احساس صميميت و شور و شوق را نسبت به محيط آموزش داشته باشند. هدف اصلي آموزش و پرورش، ‌ايجاد درك مناسب فرد از خود، توجه به رشد روحي و عاطفي و رشد انسان‌هايي همنوا با جامعه عشق محور است.

در سال‌هاي اخير نتايج تحقيقات حاكي از اين است كه بچه‌ها در محيط بيرون از مدرسه بهتر مي‌توانند نكات و مسائل آموزشي را فرا بگيرند. بر همين اساس در ژاپن و آلمان بچه‌ها را به دلايل و بهانه‌هاي گوناگون به طبيعت برده و يا در مسافرت‌هاي دسته جمعي به گسترش روحيه عشق ورزي و نزديكي ميان معلم‌ها و دانش‌آموزان كمك مي‌كنند.

بچه‌ها بايد از روزمرگي‌ها رها شوند تا بتوانند حرف‌ها و ايده‌هاي نو داشته باشند. در فضاي باز و ايجاد بستر مناسب گفتماني ميان معلم با دانش‌آموز و دانش‌آموز با همكلاسي‌ها، نيازها، روياها و آرزوهاي كودكان به بيرون تجلي يافته و عرصه‌اي براي ساختن شهرونداني متفاوت پديد مي‌آيد.

از ياد نبريم كه همچنان نظام آموزشي و معلم و اولياي مدرسه نمي‌توانند به عقده‌ها، سرخوردگي‌ها و ناكامي‌هاي شخصيتي دانش آموزان پاسخ مناسبي دهند. در چنين فضايي بچه‌ها، مدرسه را در قلب و روحشان دوست نخواهند داشت و به آن دل نمي‌دهند. فراموش نكنيم كه ارتباطات گسترده از هر برنامه آموزشي مهم‌تر است.

*******************************************

طرح شاداب سازی مدارس دخترانه



تصور كنید دیوار دومتری مدرسه تان به اندازه ۳ برابر مرتفع تر شده و با حصارهای متعدد فضای فیزیكی آن مستتر شده است. به نظر می رسد نخستین چیزی كه از این دیوارها و حصارها به ذهن خطور می كند ایجاد فضای بی روح و سردی است، اما به قول مسئولان آموزش و پرورش این یعنی نخستین و مهمترین گام در اجرای طرح «شاداب سازی مدارس دخترانه». این طرح كه در سال های اخیر هر از گاهی سر بر می آورد و پس از مدتی تب آن فروكش می شود به ظاهر ایده قابل تأملی است ولی در عمل ناموفق جلوه می كند.
        به گفته كارشناسان آموزش و پرورش فقط در شهر تهران كه بیش از ۳ هزار و ۲۰۰ مدرسه دخترانه دارد تاكنون فقط در ۵۰-۴۰ مدرسه آن، ایده شاداب سازی مدارس پیاده شده است. (در واقع فقط استتار شده است!) طرح شاداب سازی مدارس دخترانه كه از سال های گذشته زمزمه های آن آغاز و از هشت سال پیش به طور جدی مطرح گردید تاكنون در حاشیه قرار گرفته، البته هرگاه هم كه پابه عرصه اجرا گذاشته به استتار اكتفا كرده است. در حالی كه مؤلفه های بسیاری برای شاداب كردن دانش آموزان وجود دارد. ضمن آن كه اجرای چنین طرح هایی تغییر در ابعاد مختلف نظام آموزشی درون یك مدرسه را می طلبد. به این معنی كه شاداب كردن دانش آموزان در كنار تغییر در نگرش و رفتار اولیای مدرسه، تغییر در محتوا و متن كتب درسی، تغییر در شیوه های آموزشی، تغییر در اجرای برنامه های اعیاد و سوگواری های مذهبی و ملی و تغییر در فضای سبز و امكانات رفاهی بچه ها در مدرسه و در مرحله آخر تغییر فضای فیزیكی مدرسه و استتار آن از دید نامحرمان تجلی می یابد. ضمن آن كه ظاهراً در اجرای چنین طرح هایی اعتبار و برنامه مدون و مشخصی برای آن دیده نمی شود.
● استتار صرف، مدرسه را زندان می كند
مهندس «نسترن خسروی» رئیس گروه معماری سازمان توسعه، نوسازی و تجهیز مدارس كشور درباره اجرای طرح شاداب سازی مدارس دخترانه معتقد است: «اگر اجرای این طرح محدود به مستتر كردن مدرسه با حفاظ های متعدد باشد درواقع مدرسه را برای بچه ها به مثابه زندان كرده ایم ، باید محیط مدرسه به گونه ای باشد كه بچه ها اشتیاق حضور در آن را داشته باشند. البته این را هم باید بگوییم ساختن چنین مدرسه ای نیازمند صرف هزینه های بسیاری است. ضمن آن كه با جایگزینی مصالحی كه احساس زنده بودن را القا می كند و فضای سبز كه آرامش روانی را ایجاد می كند هم می شود به شاداب سازی مدارس دست یافت.»
وی توضیح می دهد: «در بسیاری از كشورهای دنیا مدارس دیوار و حصار ندارد، در حالی كه ما با ساختن حصار و دیوار در اطراف مدرسه مان می خواهیم طرح شاداب سازی را پیاده كنیم. ضمن آن كه هرچقدر دیوار مدارس را بلندتر بسازیم امكان این كه برج بلندتری در كنار آن و مشرف به آن ساخته شود وجود دارد. در حالی كه با شیوه معماری ایرانی ـ معماری درون گراـ می توان مدارس را به گونه ای طراحی كرد و ساخت كه نیاز به استتار كردن نداشته باشد، البته پیاده كردن چنین ایده هایی مستلزم زمین های بزرگ و اعتبار لازم است. به طور مثال در مدرسه چهارباغ اصفهان با سلسله مراتبی می توان به درون مدرسه دست یافت بدون اینكه نیاز به دیوار برای پنهان شدن از دید نامحرمان وجود داشته باشد
.
ساخت چنین مدارسی علاوه بر اعتبار و زمین وسیع زمان زیادی هم می خواهد. به طور مثال سازمان نوسازی، مدارس تخریبی را باید هر چه سریع تر ساخته و تحویل دهد در غیر این صورت بچه ها بدون مدرسه خواهند ماند. بنابراین عملاً دست ما از اجرای طرح هایی با معماری ایرانی كوتاه می شود.»
رئیس گروه معماری سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور تأكید می كند: «به عنوان یك زن معمار معتقدم نباید مدارس را با استتار شاداب سازی كنیم چرا كه در این صورت مدرسه را با ایزوله كردن از سایر فضاهای اجتماعی منفك كرده ایم.»
● هر سال ۴۰ تا ۵۰ مدرسه تهرانی شاداب سازی می شود
«زهرا پور محمد» مشاور رئیس سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در امور بانوان در این باره معتقد است: «هدف از طرح شاداب سازی مدارس كشور كه از سال۷۹ مطرح شد، فراهم كردن شرایط و امكانات رفاهی برای دانش آموزان دختر بود، چرا كه دختران برخلاف پسران كه از تحرك فیزیكی بالایی برخوردارند، كم تحرك اند. پژوهش های علمی نیز در این باره بیانگر آن است كه كم تحركی دختران دانش آموز از نشاط آنان در محیط مدرسه می كاهد، به تبع آن نیز بهره برداری بچه ها از درس و كلاس كمتر می شود. بر همین اساس تلاش می شود با فراهم كردن امكاناتی در محیط فیزیكی مدرسه از قبیل استتار كردن، ایجاد فضای سبز و امكانات تفریح و بازی دختران از نشاط بیشتری برخوردار شوند. ضمن آن كه در چنین شرایطی خواسته های درونی آنان نیز در محیط مدرسه تخلیه می شود نه آن كه در كوچه و خیابان خودنمایی كند.»
وی با بیان اینكه اولین قدم در اجرای طرح شاداب سازی استتار مدرسه است، می گوید: «به گونه ای باید محیط فیزیكی مدرسه پوشانده شود كه به راحتی بتوان در آن بدون حجاب رفت و آمد كرد. بر همین اساس سال گذشته ۵۰مدرسه دخترانه در شهر تهران در مقاطع مختلف مستتر شد. براساس برنامه نیز هر ساله باید ۳۰ تا ۴۰ مدرسه در سطح تهران شاداب سازی شود.»
مشاورر امور بانوان آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این سؤال كه مدارسی كه در این طرح قرار می گیرند باید چه شاخصه هایی را داشته باشند، توضیح می دهد: «مدارسی كه در اجرای طرح شاداب سازی مدارس كمترین هزینه را تحمیل كنند، در اولویت قرار می گیرند، اما در برخی مدارس به هیچ عنوان اجرای این طرح امكان ندارد به طور مثال مدرسه ای كه در كنار یك برج ۲۰ طبقه قرار گرفته است خارج از اجرای طرح قرار می گیرد.»
وی درباره هزینه اجرای طرح هم می گوید: «اگر به مفهوم واقعی طرح شاداب سازی در مدارس اجرا شود بسیار هزینه بر خواهد بود به این معنی كه اگر تمامی امكانات و شرایط با نشاط كردن دانش آموزان فراهم شود می توان گفت این طرح اجرا شده است. برداشتن گام اول كه همان استتار كردن مدارس است در برخی مواقع ۲۰ میلیون تومان هزینه می خواهد ضمن آن كه ساختمان مدارس تفاوت بسیاری با هم دارد. به گونه ای كه در برخی مدارس فقط با دیوار یك متری مدرسه مستتر می شود، در حالی كه در تعداد دیگری از مدارس ۳ برابر اعتبار مورد نیاز اجرای طرح شاداب سازی یك مدرسه معمولی مورد نیاز است. به همین خاطر مهمترین مسئله در اجرای طرح شاداب سازی مدارس تأمین هزینه های مالی آن است.»
● با وجود عقده های هراسناك در بچه ها، طرح شاداب سازی بی اثر است
دكتر «علیرضا شریفی» عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش نیز درباره ضرورت اجرای طرح شاداب سازی مدارس دخترانه می گوید: این طرح زمانی وارد مدارس ما شد كه پس از انقلاب تعریف مشخص و روشنی از تعلیم و تربیت با رویكرد جدید دینی وجود نداشت ، بنابراین رفتارهای دینی در قالب رفتارهای سنتی وارد مدارس شد ، به طوری كه اشكال پررنگ روز قیامت، جهنم و مكافات عمل را در مراسم مذهبی و دینی می دیدیم. از نظر پوشش نیز دانش آموزان معمولاً لباس های تیره و مشكی می پوشیدند. براساس همین رفتارها فضایی در مدارس شكل گرفت كه آثار سوء خود را در روح و روان بچه ها بر جای گذاشت ، ضمن آن كه برخی از معلمان پرورشی و تعلیم و تربیت دینی با برخوردهای نامناسب خود با دانش آموزان فضای مدرسه را عاری از شادی می كردند. بررسی های كارشناسان و روان شناسان در همان سال های اول پس از انقلاب نشان داد بیش از ۹۰ درصد رنگ های به كار رفته در مدارس مات و سرد است و بازتاب آن در اشكال مختلف نمایانگر است بنابراین آموزش و پرورش تحریك شد تا نسبت به این مسئله چاره اندیشی كند. بر همین اساس بخشی از این فضای مرده را با رنگ سبز كلاس ها و در و پنجره ها شكست. در سال های اخیر نیز طرح شاداب سازی مدارس دخترانه همسو با این تغییرات مطرح می شود.
البته در سطح خرد این تغییرات به طور نسبی اثر مثبتی دارد، اما در سطح كلان ارزیابی ها نسبت به علاقه مندی دانش آموزان به محیط مدرسه مثبت نیست. البته بخشی از متغیرهای مورد نیاز برای شادابی بچه ها درون سازمانی و بخشی دیگر نیز برون سازمانی است. البته در این میان نقش معلمان تعلیمات دینی را نیز نباید نادیده گرفت. به طور مثال خواندن آیات تبشیری یا تبذیری و آیاتی از روز قیامت می تواند بچه ها را بترساند یا به زندگی امیدوار كند. ضمن آن كه كم نیستند بچه هایی كه در كلاس درس با صحبت های معلم درباره روز قیامت دچار ضربه های روحی و روانی شده اند. بنابراین نمی توان گفت با وجود عقده های درونی و هراس، تغییر رنگ در فضای كلاس و مدرسه می تواند شادی ایجاد كند. بلكه باید با تغییرات ابعاد مختلف این طرح اثرگذار باشد.
وی تأكید می كند: «قبل از اجرای طرح هایی همچون طرح شاداب سازی مدارس باید با استفاده از نظرات روان شناسان بویژه روان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت كودك و نوجوان هزینه و فایده كنیم. ضمن آن كه باید آموزش و پرورش یك بار و برای همیشه تكلیف خود را با مباحث پرورشی روشن كند، چرا كه هم اكنون در بعد پرورش بچه ها فقط به پرورش دینی پرداخته می شود و از پرورش عاطفی، اجتماعی و اخلاقی بچه ها و سایر توانمندی ها و نیازهای آنان غفلت می شود. در حالی كه می توان با استفاده از عوامل متعددی همچون موسیقی در چارچوب های قانونی شادی و نشاط را در بچه ها تقویت كرد و در مراسم و اعیاد مذهبی و افتخارات ملی به جای جلسات سخنرانی از برنامه های شاد و متنوع استفاده كرد ضمن این كه روی مسائل شخصی بچه ها نیز باید تأمل و آنان را تشویق كرد به شاد بودن، در حالی كه همچنان در مدارس ما با تفكر سنتی و كهنه اگر دانش آموزی با صدای بلند بلند بخندد نوعی بی ادبی و هتك حرمت محسوب می شود
.
بنابراین برای شاد كردن بچه ها و ساختن محیطی شاد در محیط مدرسه باید به همه ابعاد و اشكال شادی آفرین توجه كرد تا به اهداف تعریف شده در این باره رسید. شهناز سلطانی ،گزارش : روزنامه ايران **********************************

خاطرات بزرگترها از روز های کلاس اول (خاطرات کلاس اولی ها)

به درك كه بلد نيستي
هادي مرزبان، كارگردان تئاتر مي گويد: من سال اول ابتدايي را ديرتر از بقيه شروع كردم. يك ماه مريض بودم. اما بعد از يك ماه من را به مدرسه اي به نام اميركبير بردند. وقتي سر كلاس نشستم، ديدم بچه ها مشغول نوشتن ديكته بودند و براي من آ ن روز اولين روز مدرسه بود. من هم گفتم، اجازه، من بلد نيستم. جالب است بدانيد كه معلمم گفت: به درك كه بلد نيستي. اين جمله چنان اثر بدي روي من گذاشت كه حتي بعدها هم كه به دانشگاه رفتم، چه در ايران و چه خارج از كشور. فكر مي كردم استادم همين جمله را مي گويد. البته اين نكته را داخل پرانتز بگويم كه معلمهاي آن دوره مثل معلمهاي حالا نبودند.

وحشت كرده بودم
مسعود كرامتي، كارگردان مي گويد: اولين روز مدرسه، پدرم كه حالا به رحمت خدا رفته، من را به مدرسه برد. مدرسه ام فضاي بسيار بزرگي داشت. روز اول از اين همه شلوغي وحشت كرده بودم. بچه ها را كلاس بندي مي كردند. نمي خواستم به كلاس بروم. پدرم گفت: برو پيش بچه ها، من همين جا هستم. من چشم از پدرم برنمي داشتم. كلاس مشخص شد (اول آ) به كلاس رفتم. زنگ درسي گذشت ومن به حياط مدرسه رفتم و پدرم را نديدم. بعضي بچه ها گريه مي كردند، بعضي ديگر هم مشغول بازي بودند. به سمت در مدرسه رفتم، ولي سرايدار گفت تا زنگ آخر بايد در مدرسه بمانم. كمي گريه كردم، ولي خسته شدم و آن روز را به اين شكل گذراندم.

اول مهر نداشتيم
داريوش اسدزاده، بازيگر مي گويد: آن وقتها روزي به نام كلاس اولي و يا اول مهر نداشتيم. من هم مثل بقيه همسن و سالهايم به مكتب رفتم؛ اما بعد از تأسيس مدرسه در تهران قديم، تحصيلات ابتدايي قديم را در آن مدرسه گذراندم و تا دوره متوسطه در ايران درس خواندم. ولي حالا اوضاع فرق كرده. روز اول مهر بهترين و خاطره انگيزترين روز زندگي بچه هاست. روزي كه خاطره هايش را هرگز فراموش نخواهند كرد.

مدارس مكتب خانه اي          

معلم حتی از سرفه بچه ها عصبانی می شد
محمدعلي كشاورز، بازيگر مي گويد : شروع تحصيلاتم با مدرسه هاي قديمي بود. آن وقتها به روز اول مهر چندان اهميتي نمي دادند. شكل درس دادن در آن مدارس هم مثل مكتب خانه ها بود. ولي يادم هست كه معلم بداخلاقي داشتم كه حتي سرفه كردن بچه ها او را عصباني مي كرد.


"دال" مثل "ر" بود
رضا چلنگر مترجم بامعرفت و خوش اخلاق تيم ملي فوتبال كشورمان را چند سالي است كه در كنار مربيان كروات تيم ملي فوتبال ديده ايم، او كه چندي است پس از پايان رقابتهاي جام جهاني فراغت بيشتري دارد، مي گويد: هميشه علاقه زيادي به تحصيل داشته ام و الان هم يك روز كه با خانواده صحبت مي كردم گفتم كه دوست دارم شرايطي فراهم شود كه مجدداً رشته پزشكي كه تا سال چهارم آن را در دانشگاه زاگرب كرواسي ادامه دادم، دوباره ادامه دهم و مي خواهم اگر شد اين كار را از دانشگاه آزاد شروع كنم.
چلنگر با لهجه دوست داشتني اش خاطره اي از روز اول رفتن به مدرسه بازگو مي كند و مي گويد: روز اولي بود كه من راهي مدرسه شده بودم، به اين دليل كه زبان مادري ام آذري بود توانايي صحبت كردن به زبان فارسي را به درستي نداشتم به همين دليل بچه ها همان روز خيلي اذيتم كردند كه اين باعث شد تا از مدرسه فرار كنم، وقتي كه به خانه برگشتم پدر و مادرم پرسيدند كه چه اتفاقي افتاده است؟ ماجرا را كه براي آنها تعريف كردم، مادرم، من را به مدرسه برگرداند و پيش مدير مدرسه برد، خانم مدير نيز بچه ها را دور هم جمع كرد و به آنها توضيح داد كه چنانچه مجدد مرا اذيت كنند آنها را تنبيه خواهد كرد. از آن روز به بعد تا آخر سال خيلي به خودم فشار آوردم تا توانستم سرانجام فارسي را ياد بگيرم.
چلنگر برايمان از معلم سال اول دبستانش مي گويد: خانم پوركاوياني براي تدريس هر كدام از حروف قصه اي تعريف مي كرد. يادم هست براي حرف "د" مي گفت: حرف "د" خيلي قبلها شبيه حرف "ر" نوشته مي شد، يك روز اتفاق ناگواري برايش افتاد و حرف "د" خيلي گريه كرد و اين اتفاق به قدري براي او ناراحت كننده بود كه كمرش به مرور خم شد و شكل امروزي درآمد. اين نمونه اي از قصه هايي است كه هنوز پس از گذشت حدود 35 سال از شروع تحصيل رضا چلنگر در خاطرش مانده است. البته تا يادم نرفته بگويم آقا رضا از ما خواست به همه بچه هايي كه مي خواهند سال تحصيلي جديد را شروع كنند توصيه كنيم به ورزش در كنار درس اهميت خاصي بدهند، چرا كه اين دو در كنار يكديگر اهميت دارند.

نقاشي اش را هنوز دارم
شقايق دهقان، بازيگر مي گويد: خاطره روز اول مدرسه، ماندني و رؤيايي است. من هم خاطراتي را كه از آن روز به ياد دارم، هرگز فراموش نمي كنم. معلم مهرباني داشتم كه بچه ها را آرام مي كرد، همه بچه ها گريه مي كردند و محيط مدرسه برايشان غريبه بود. ولي خانم معلم من، از همه معلمهاي مدرسه دوست داشتني تر بود. روز اول برايمان شعر خواند و خواست از او نقاشي بكشيم، من هنوز آن نقاشي را دارم، چون يادگار آن روزهاي شيرين است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:, ] [ 19:49 ] [ عليرضا ]

   توصیه‌هایی مهم برای امتحان

 

چكیده: امتحان معیار ارزشیابی دانسته‌ها و تواناییهای شماست و شما می توانید از آن بعنوان ابزاری برای ارزیابی مهارت‌های یادگیری خود استفاده كنید. اما شرایط فیزیكی و ذهنی وجود دارد كه عملكرد شما در حین امتحان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین لازم است پاره ای نكات را هنگام امتحان رعایت كنید.


برای عملكرد بهتر در امتحان توصیه‌های زیر را بكار بندید:

1- با آمادگی كامل و به موقع در سر جلسه امتحان حاضر شوید. وسایل مورد نیاز مثل مداد، خودكار، ماشین حساب، لغت نامه و ساعت را به همراه داشته باشید. با این كار همه چیز در دسترس شما خواهد بود و نیازی به قرض گرفتن وسایل دیگران پیدا نخواهید كرد.

2- با اطمینان خاطر و آرامش كامل در امتحان شركت كنید. مثبت اندیشی كنید. همواره این جملات را در ذهن خود تكرار كنید: " من برای امتحان كاملا آماده‌ام و به خوبی از عهده آن بر می آیم. " نگرانی را از خود دور كنید. هر گاه احساس نگرانی كردید، چند نفس عمیق بكشید تا آرام شوید. قبل از امتحان با دوستانتان راجع به اضطراب و دلشوره صحبت نكنید. بهتر است بدانید كه نگرانی همچون یك بیماری مسری قابل سرایت به دیگران است.

3- آرام ولی هوشیار باشید. اگر حق انتخاب دارید، مكان مناسبی را برای نشستن انتخاب كنید. نیمكتی را انتخاب كنید كه بر روی آن فضای كافی برای كار داشته باشید. به پشتی نیمكت تكیه دهید و راحت باشید.

4- در ابتدا نگاهی گذرا به سؤالات بیاندازید. حدودا 10% از وقت خود را برای این كار صرف كنید. كلمات كلیدی ( در سؤالات ) را مشخص كنید و برای پاسخ دادن به سؤالات زمانبندی كنید. در حالیكه سؤالات را می خوانید، نكاتی كه به ذهنتان می رسد و می توانید مفید باشد را در كنار آنها یادداشت كنید.

5- برای پاسخگویی به سؤالات از یك برنامه منظم پیروی كنید. ابتدا به سؤالات ساده تر پاسخ دهید و بعد به آنها كه نمره بیشتری دارند. سپس به ترتیب به سوالاتی پاسخ دهید كه:
- مشكل تر هستند.
- جواب دادن به آنها وقت بیشتری می گیرد.
- نمره كمتری دارند.

6- در امتحانات تستی برای انتخاب پاسخ درست دقت كنید.
- ابتدا پاسخهایی را كه می دانید اشتباه است، كنار بگذارید.
- اگر تست نمره منفی ندارد، از بین پاسخهای باقی مانده، پاسخ صحیح را انتخاب نمایید و یا حدس بزنید.
- اگر امتحان نمره منفی دارد و شما دلیل خاصی برای انتخاب پاسخ خود ندارید، حدس نزنید.
- شك نكنید، معمولا اولین گزینه ای كه انتخاب می كنید، پاسخ صحیح است. پس پاسخ خود را تغییر ندهید، مگر اینكه واقعا به نتیجه قطعی رسیده باشید.

7- در امتحانات تشریحی، قبل از پاسخ دادن به سؤالات خوب فكر كنید.
- ابتدا نكات مهمی را كه راجع به سؤالات به دهانتان می رسد، در چرك نویس یادداشت كنید.
- این نكات را به ترتیب شماره گذاری كنید.
- سپس آنها را تنظیم كرده و پاكنویس كنید.

8- در پاسخ به سؤالات تشریحی، به اصل موضوع بپردازید و حاشیه نروید.
- در جمله اول موضوع اصلی را بیان كنید.
- مقدمه ای برای آن بنویسید.
- سپس موضوع را با جزئیات بیشتری شرح دهید.
- به سؤال توجه كنید و فقط به آنچه از شما خواسته شده پاسخ دهید. از توضیحات غیر ضروری و مثالهای اضافی به پرهیزید.

9- 10% از وقت امتحان را برای مرور مطالب كنار بگذارید.
- برای ترك كردن جلسه امتحان عجله نكنید.
- در انتها تمام سؤالات را مرور كنید.
- مطمئن شوید كه به تمام سؤالات پاسخ داده‌اید.
- پاسخ‌ها را یك بار دیگر بخوانید و در صورت لزوم جمله بندی، املای كلمات و … را تصحیح كنید.

10- وقتی نتیجه امتحان را گرفتید، آن را بررسی كنید.
- به اشكالات خود توجه كرده و سعی كنید در آن زمینه بیشتر مطالعه كنید.
- برای امتحانات آخر سال، سؤالات امتحانات كلاسی را دوره كنید تا اشتباهات گذشته را تكرار نكنید.
- بهترین روش یادگیری را كه برای شما مؤثر بوده، انتخاب كنید.
- روشهایی كه برای شما كارآیی لازم را نداشته، كنار بگذارید.
- سعی كنید بهترین روش را پیدا كرده و بر روی آن تمرین كنید تا به نتیجه مطلوب برسید.

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, ] [ 17:19 ] [ عليرضا ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باتشکر از بازدید شما دوستان عزیز , لحظات خوشی را برای شما آرزومندم.
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 717
بازدید کل : 122337
تعداد مطالب : 139
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



دعا

ترجمه مطالب وبلاگ به زبانهاي مختلف دنيا
تقويم
قالب میهن بلاگ تقویم جلالی

********* Online User *******

.

ليگ برتر زيبا فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز